معنی فارسی foreplot
B1طرح یا نقشه‌ای که قبل از شروع یک داستان یا حادثه ترسیم می‌شود.
A detailed plot or outline created before the final version.
- NOUN
example
معنی(example):
طرح اولیه داستان آن را جالب‌تر می‌کند.
مثال:
The foreplot of the story makes it more interesting.
معنی(example):
یک طرح اولیه جذاب می‌تواند به سرعت خوانندگان را مجذوب کند.
مثال:
An intriguing foreplot can captivate readers quickly.
معنی فارسی کلمه foreplot
:طرح یا نقشه‌ای که قبل از شروع یک داستان یا حادثه ترسیم می‌شود.
