معنی فارسی frecket
B1فریکِت به معنای اشاره به فریکها به روشی دوستداشتنی است.
A playful or affectionate term for a freckle.
- NOUN
example
معنی(example):
فریکِت یک روش زیبا برای اشاره به فریک است.
مثال:
A frecket is a cute way to refer to a freckle.
معنی(example):
او به فریک محبوبش فریکِت گفت.
مثال:
She called her favorite freckle a frecket.
معنی فارسی کلمه frecket
:فریکِت به معنای اشاره به فریکها به روشی دوستداشتنی است.