معنی فارسی frowstiness

B1

احساس خواب‌آلودگی و بی‌تحرکی ناشی از هوای گرم.

The quality of being drowsy or lethargic, often due to warmth.

example
معنی(example):

خواب‌آلودگی هوای اتاق باعث شد همه احساس خواب‌آلودگی کنند.

مثال:

The frowstiness of the air in the room made everyone feel sleepy.

معنی(example):

او از خواب‌آلودگی در گرمای تابستان شکایت کرد.

مثال:

He complained about the frowstiness during the summer heat.

معنی فارسی کلمه frowstiness

:

احساس خواب‌آلودگی و بی‌تحرکی ناشی از هوای گرم.