معنی فارسی have a go at
B1تلاشی برای امتحان یا مورد توجه قرار دادن چیزی.
To attempt or criticize something or someone.
- VERB
example
معنی(example):
او یک بار کوشش کرد تا معما را حل کند.
مثال:
She had a go at solving the puzzle.
معنی(example):
اگر احساس شجاعت میکنید، چرا یک بار امتحان نکنید که پاراگلایدینگ کنید؟
مثال:
If you're feeling brave, why not have a go at skydiving?
معنی فارسی کلمه have a go at
:
تلاشی برای امتحان یا مورد توجه قرار دادن چیزی.