معنی فارسی have-a-go

B1

تلاشی برای امتحان چیزی، معمولاً به معنای شروع یک فعالیت جدید.

To attempt to do something, often something new.

adjective
معنی(adjective):

Daring, courageous, particularly in the face of unexpected adversity.

example
معنی(example):

شما باید یک بار امتحان کنید نقاشی کنید؛ خیلی سرگرم‌کننده است!

مثال:

You should have a go at painting; it's fun!

معنی(example):

اگر می‌خواهید موفق شوید، باید امتحان کنید!

مثال:

If you want to succeed, you need to have a go!

معنی فارسی کلمه have-a-go

: معنی have-a-go به فارسی

تلاشی برای امتحان چیزی، معمولاً به معنای شروع یک فعالیت جدید.