معنی فارسی imbosoms

B1

در آغوش گرفتن افکار یا احساسات در هر نوع بیان.

To embrace or express thoughts and feelings in a tangible form.

example
معنی(example):

او افکارش را در شعرها در آغوش می‌گیرد.

مثال:

He imbosoms his thoughts in poetry.

معنی(example):

بسیاری از هنرمندان احساسات خود را در آثار هنری‌شان در آغوش می‌گیرند.

مثال:

Many artists imbosoms their emotions in their artwork.

معنی فارسی کلمه imbosoms

: معنی imbosoms به فارسی

در آغوش گرفتن افکار یا احساسات در هر نوع بیان.