معنی فارسی imbrutes

B1

حالت یا ویژگی‌های بی‌رحم شدن یا بی‌رحم کردن.

Refers to actions or traits that make one brutal.

example
معنی(example):

با گذر زمان، خشم ماندگار بی‌رحم می‌سازد کسانی را که نمی‌توانند ببخشند.

مثال:

Over time, the lingering anger imbrutes those who cannot forgive.

معنی(example):

کسانی که اجازه می‌دهند نفرت بر آنها تسلط یابد، شخصیت‌شان را بی‌رحم می‌سازند.

مثال:

Those who allow hatred to take over often imbrutes their character.

معنی فارسی کلمه imbrutes

: معنی imbrutes به فارسی

حالت یا ویژگی‌های بی‌رحم شدن یا بی‌رحم کردن.