معنی فارسی immolations

C2

سوزاندن‌ها، عمل سوزاندن به عنوان یک عمل اعتراضی یا مذهبی.

Plural of immolation; instances of setting oneself or another on fire as a form of protest or sacrifice.

example
معنی(example):

سوزاندن افراد در اعتراض بسیار شوکه‌کننده بود.

مثال:

The immolations of people in protest were shocking.

معنی(example):

سوزاندن‌ها به طور تاریخی برای جلب توجه به مسائل استفاده شده است.

مثال:

Immolations have historically been used to draw attention to issues.

معنی فارسی کلمه immolations

: معنی immolations به فارسی

سوزاندن‌ها، عمل سوزاندن به عنوان یک عمل اعتراضی یا مذهبی.