معنی فارسی immolator
B1مُسْتَحْقِر به فردی اطلاق میشود که عمل قربانی کردن را انجام میدهد، خصوصاً در مناسک دینی.
A person who performs the act of immolation, often in a religious or ceremonial context.
- NOUN
example
معنی(example):
مُسْتَحْقِر در یک مراسم جدی قربانی را قربانی کرد.
مثال:
The immolator sacrificed the offering in a solemn ceremony.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، مُسْتَحْقِر یک شخصیت محترم است.
مثال:
In some cultures, the immolator is a respected figure.
معنی فارسی کلمه immolator
:
مُسْتَحْقِر به فردی اطلاق میشود که عمل قربانی کردن را انجام میدهد، خصوصاً در مناسک دینی.