معنی فارسی impofo
B1احساسات عمیق یا تأثیرگذار را به شیوهای مؤثر منتقل کردن.
To convey deep or touching emotions effectively.
- OTHER
example
معنی(example):
پیام به شدت احساسی بود و عمیق را منتقل میکرد.
مثال:
The message was impofo, conveying deep emotions.
معنی(example):
نامهاش به شدت احساسی بود و همه کسانی که آن را خواندند تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His letter was impofo, touching all who read it.
معنی فارسی کلمه impofo
:
احساسات عمیق یا تأثیرگذار را به شیوهای مؤثر منتقل کردن.