معنی فارسی improvability
B1قابلیت بهبودی یا ارتقاء یک مهارت یا ویژگی.
The ability or possibility of improvement.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت بهبود مهارتهای آنها در طول تمرین مشهود بود.
مثال:
The improvability of their skills was evident during practice.
معنی(example):
قابلیت بهبود برای رشد شخصی ضروری است.
مثال:
Improvability is essential for personal development.
معنی فارسی کلمه improvability
:
قابلیت بهبودی یا ارتقاء یک مهارت یا ویژگی.