معنی فارسی in one's cups

B2

عبارتی برای توصیف فردی که نوشیدنی الکلی مصرف کرده و مست است.

An idiomatic expression referring to someone who is drunk.

adjective
معنی(adjective):

Drunk; in the act of consuming alcohol liberally.

example
معنی(example):

او در لیوانش بود و شروع به آواز خواندن کرد.

مثال:

He was in his cups and started singing loudly.

معنی(example):

بعد از اینکه در لیوانش بود، نظرات خنده‌داری داد.

مثال:

After being in his cups, he made some funny comments.

معنی فارسی کلمه in one's cups

:

عبارتی برای توصیف فردی که نوشیدنی الکلی مصرف کرده و مست است.