معنی فارسی in someone's bad graces
B2وضعیت بد کسی در نظر دیگران، به خصوص به عنوان نتیجه رفتار منفی.
In a state of disfavor or displeasure with someone.
- IDIOM
example
معنی(example):
او پس از از دست دادن مهلت، در نظر رئیسش بدشانس شده است.
مثال:
He is in his boss's bad graces after missing the deadline.
معنی(example):
در نظر بد مادرش بودن او را احساس گناه میکند.
مثال:
Being in her mother's bad graces makes him feel guilty.
معنی فارسی کلمه in someone's bad graces
:وضعیت بد کسی در نظر دیگران، به خصوص به عنوان نتیجه رفتار منفی.