معنی فارسی incuriosity
B1عدم کنجکاوی، حالتی است که فرد علاقه یا تمایلی به جستجوی اطلاعات بیشتر ندارد.
A lack of curiosity; an absence of desire to learn or know more.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم کنجکاوی او درباره تاریخ معلمانش را شگفتزده کرد.
مثال:
Her incuriosity about history surprised her teachers.
معنی(example):
عدم کنجکاوی او باعث شد بسیاری از داستانهای هیجانانگیز را از دست بدهد.
مثال:
His incuriosity led him to miss many exciting stories.
معنی فارسی کلمه incuriosity
:عدم کنجکاوی، حالتی است که فرد علاقه یا تمایلی به جستجوی اطلاعات بیشتر ندارد.