معنی فارسی inhold

B1

نگه داشتن یا نگهداری چیزی در جایی بدون استفاده یا افشا کردن.

To retain or withhold something from use or release.

example
معنی(example):

ما منابع خود را برای پروژه‌های آینده نگه خواهیم داشت.

مثال:

We will inhold our resources for future projects.

معنی(example):

مهم است که اطلاعات را تا زمان ضروری نگه داریم.

مثال:

It is important to inhold information until necessary.

معنی فارسی کلمه inhold

:

نگه داشتن یا نگهداری چیزی در جایی بدون استفاده یا افشا کردن.