معنی فارسی inholder

B1

کسی که اطلاعات یا منابع را نگه می‌دارد یا به نگهداری آن‌ها کمک می‌کند.

A person or mechanism that keeps or manages data or information securely.

example
معنی(example):

نگه‌دارنده اطلاعات، تمامی داده‌ها را ایمن نگه داشت.

مثال:

The inholder kept all the data secure.

معنی(example):

یک نگه‌دارنده برای مدیریت اطلاعات حساس ضروری است.

مثال:

An inholder is essential for managing sensitive information.

معنی فارسی کلمه inholder

:

کسی که اطلاعات یا منابع را نگه می‌دارد یا به نگهداری آن‌ها کمک می‌کند.