معنی فارسی intermanorial
B1رابطهای بین دو یا چند ملک یا ملکداری که در آن مسائل مختلف مربوط به زمین و حاکمیت بررسی میشود.
Pertaining to the relationships or affairs between different manors or estates.
- NOUN
example
معنی(example):
رابطه بین املاک به حفظ حاکمیت محلی کمک کرد.
مثال:
The intermanorial relationship helped in maintaining local governance.
معنی(example):
اختلافات بین املاک اغلب در مورد استفاده از زمین به وجود میآمد.
مثال:
Intermanorial disputes often arose over land use.
معنی فارسی کلمه intermanorial
:
رابطهای بین دو یا چند ملک یا ملکداری که در آن مسائل مختلف مربوط به زمین و حاکمیت بررسی میشود.