معنی فارسی intramental
B1درون فکر، به فرآیندهای تفکری اشاره دارد که در ذهن فرد رخ میدهد.
Relating to or existing in the mind; internal mental processes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفهوم فرآیندهای درونذهنی شامل تفکر در درون ذهن است.
مثال:
The concept of intramental processes involves thinking within the mind.
معنی(example):
گفتوگوهای درونذهنی به مکالماتی اشاره دارد که در ذهن فرد صورت میگیرد.
مثال:
Intramental dialogue refers to conversations happening in one's mind.
معنی فارسی کلمه intramental
:
درون فکر، به فرآیندهای تفکری اشاره دارد که در ذهن فرد رخ میدهد.