معنی فارسی involuting
B1درونگرا شدن، به معنای فرایندی است که در آن چیزها به سمت درون یا مرکز خود حرکت میکنند.
To move inward or to turn inward.
- OTHER
example
معنی(example):
فرآیند درونگرا شدن در رشد برخی گیاهان قابل مشاهده است.
مثال:
The process of involuting can be seen in the development of certain plants.
معنی(example):
طبیعت درونگرای طراحی آن را بسیار منحصر به فرد میسازد.
مثال:
The involuting nature of the design makes it very unique.
معنی فارسی کلمه involuting
:درونگرا شدن، به معنای فرایندی است که در آن چیزها به سمت درون یا مرکز خود حرکت میکنند.