معنی فارسی involutionary
B2مربوط به تغییرات درونگرایانه که میتواند در فرآیند تکامل اتفاق بیفتد.
Relating to a process of involution, especially in evolution.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نظریه یک فرآیند درونگرایانه از تکامل را پیشنهاد میکند.
مثال:
The theory proposes an involutionary process of evolution.
معنی(example):
تغییرات درونگرایانه ممکن است به مسیرهای جدید توسعه منجر شود.
مثال:
Involutionary changes may lead to new developmental pathways.
معنی فارسی کلمه involutionary
:مربوط به تغییرات درونگرایانه که میتواند در فرآیند تکامل اتفاق بیفتد.