معنی فارسی involutory

B1

مربوط به حرکات یا واکنش‌های درون‌گرا که به شرایط داخلی اشاره دارد.

Pertaining to involution; characterized by inward movement.

example
معنی(example):

حرکات درون‌گرای سلول‌ها در طول آزمایش مشاهده شد.

مثال:

The involutory movements of the cells were noted during the experiment.

معنی(example):

عملیات درون‌گرایانه می‌تواند نشان‌دهنده یک واکنش به تغییرات محیطی باشد.

مثال:

Involutory actions can indicate a response to environmental changes.

معنی فارسی کلمه involutory

:

مربوط به حرکات یا واکنش‌های درون‌گرا که به شرایط داخلی اشاره دارد.