معنی فارسی irrepressibility

B1

غیرقابل کنترل بودن، کیفی است که به فرد اجازه می‌دهد در برابر فشارها و مشکلات تسلیم نشود.

The quality of being unable to be restrained or controlled.

example
معنی(example):

غیرقابل کنترل بودن او حتی در زمان‌های سخت هم درخشان بود.

مثال:

Her irrepressibility shone through even in tough times.

معنی(example):

غیرقابل کنترل بودن روحیات آنها به دیگران اطرافشان انرژی می‌دهد.

مثال:

The irrepressibility of their spirits lifted everyone around them.

معنی فارسی کلمه irrepressibility

: معنی irrepressibility به فارسی

غیرقابل کنترل بودن، کیفی است که به فرد اجازه می‌دهد در برابر فشارها و مشکلات تسلیم نشود.