معنی فارسی kilometrical

B1

مربوط به اندازه‌گیری یا محاسبه بر اساس کیلومتر.

Pertaining to the measurement of distance in kilometers.

example
معنی(example):

نقشه‌برداری کیلومتری ماه گذشته کامل شد.

مثال:

The kilometrical survey was completed last month.

معنی(example):

این نقشه فاصله کیلومتری بین شهرها را نشان می‌دهد.

مثال:

This map shows the kilometrical distance between cities.

معنی فارسی کلمه kilometrical

: معنی kilometrical به فارسی

مربوط به اندازه‌گیری یا محاسبه بر اساس کیلومتر.