معنی فارسی knock someone on the head
B2ضربه زدن به سر یا به شخصی به صورت محاورهای به معنای آسیب رساندن است.
To hit someone on the head, often used in a casual context.
- IDIOM
example
معنی(example):
او به طور تصادفی توپ را روی سرش زد.
مثال:
He accidentally knocked the ball on the head.
معنی(example):
مواظب باش که حین بازی به کسی ضربه به سر نزنی.
مثال:
Be careful not to knock someone on the head while playing.
معنی فارسی کلمه knock someone on the head
:
ضربه زدن به سر یا به شخصی به صورت محاورهای به معنای آسیب رساندن است.