معنی فارسی micro-manages

B1

کنترل دقیق و تحت نظر داشتن جزئیات پروژه‌ها یا کارها.

The act of closely overseeing every detail of a task or project.

example
معنی(example):

او پروژه‌هایش را برای اطمینان از کیفیت به‌دقت کنترل می‌کند.

مثال:

She micro-manages her projects to ensure quality.

معنی(example):

او معمولاً کارکنان زیر دستش را به‌دقت مدیریت می‌کند.

مثال:

He often micro-manages his subordinates at work.

معنی فارسی کلمه micro-manages

: معنی micro-manages به فارسی

کنترل دقیق و تحت نظر داشتن جزئیات پروژه‌ها یا کارها.