معنی فارسی nonsentient
B2غیرادراکی، به موجوداتی اشاره دارد که از آگاهی و درک ذهنی بیبهرهاند.
Not having the ability to perceive or feel; lacking consciousness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ربات غیرادراکی است و نمیتواند احساسات را درک کند.
مثال:
The robot is nonsentient and cannot feel emotions.
معنی(example):
موجودات غیرادراکی فاقد آگاهی هستند.
مثال:
Nonsentient beings do not possess consciousness.
معنی فارسی کلمه nonsentient
:
غیرادراکی، به موجوداتی اشاره دارد که از آگاهی و درک ذهنی بیبهرهاند.