معنی فارسی nonsentiently

B1

به صورت غیرآگاهانه و بدون احساس، اشاره به عملی که بدون درک یا واکنش عاطفی انجام می‌شود.

In a manner that lacks awareness or consciousness.

example
معنی(example):

ربات بدون احساس به دستورات داده شده عمل کرد.

مثال:

The robot nonsentiently followed the commands given to it.

معنی(example):

او بی‌احساس و آگاهانه از میان جمعیت حرکت کرد.

مثال:

She moved nonsentiently through the crowd, oblivious to her surroundings.

معنی فارسی کلمه nonsentiently

: معنی nonsentiently به فارسی

به صورت غیرآگاهانه و بدون احساس، اشاره به عملی که بدون درک یا واکنش عاطفی انجام می‌شود.