معنی فارسی obliquus

B2

ماهیچه یا ساختار مایل در بدن که برای حرکت طراحی شده است.

A muscle situated obliquely; significant in the study of human anatomy.

example
معنی(example):

ماهیچه مایل برای حرکت بدن اهمیت دارد.

مثال:

The obliquus muscle is important for body movement.

معنی(example):

پزشکان برای درک بهتر آناتومی انسان به مطالعه مایل می‌پردازند.

مثال:

Doctors study the obliquus to understand human anatomy better.

معنی فارسی کلمه obliquus

: معنی obliquus به فارسی

ماهیچه یا ساختار مایل در بدن که برای حرکت طراحی شده است.