معنی فارسی obliterable

B2

قابل حذف یا نابود کردن به طور کامل، به ویژه در محتوای اطلاعات.

Capable of being destroyed or erased completely, often used in the context of data.

example
معنی(example):

این اطلاعات پس از یک دوره معین قابل حذف تشخیص داده شد.

مثال:

The information was deemed obliterable after a certain period.

معنی(example):

او متوجه شد که داده‌ها حتی پس از ذخیره‌سازی طولانی قابل حذف هستند.

مثال:

He found that the data was obliterable even after long storage.

معنی فارسی کلمه obliterable

: معنی obliterable به فارسی

قابل حذف یا نابود کردن به طور کامل، به ویژه در محتوای اطلاعات.