معنی فارسی observandum
B2مشاهدهپذیری، چیزی که باید در یک تحقیق یا مطالعه مورد توجه قرار گیرد و بررسی شود.
Something that must be observed in a research or study context.
- NOUN
example
معنی(example):
مشاهدهپذیری در آزمایش برای مطالعه حیاتی بود.
مثال:
The observandum in the experiment was crucial for the study.
معنی(example):
دانشمندان مشاهدهپذیری را برای بهبود یافتههای خود شناسایی کردند.
مثال:
Scientists identified the observandum to enhance their findings.
معنی فارسی کلمه observandum
:
مشاهدهپذیری، چیزی که باید در یک تحقیق یا مطالعه مورد توجه قرار گیرد و بررسی شود.