معنی فارسی observatorial
B1ناظران به پژوهشهایی اشاره دارد که از مشاهدات تشکیل شده و به تحلیل شرایط یا رفتارها میپردازد.
Relating to or characterized by observation, especially in a systematic way.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحقیقات ناظر بر روی تعاملات اجتماعی متمرکز بود.
مثال:
The observatorial research focused on social interactions.
معنی(example):
او مطالعات ناظر در مورد رفتار حیوانات منتشر کرد.
مثال:
He published observatorial studies on animal behavior.
معنی فارسی کلمه observatorial
:
ناظران به پژوهشهایی اشاره دارد که از مشاهدات تشکیل شده و به تحلیل شرایط یا رفتارها میپردازد.