معنی فارسی overgilt
B1طلاکاری شده به طور افراطی، به اشیایی اشاره دارد که دارای لایهای از طلا هستند که بیش از حد به کار رفته باشد.
Something that has been gilded excessively, often referring to books or decorations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محور کتاب بیش از حد طلاکاری شده بود و آن را زیبا اما افراطی نشان میداد.
مثال:
The book’s spine was overgilt, making it look elegant yet excessive.
معنی(example):
او لبههای بیش از حد طلاکاری شده کتاب قدیمی را تحسین کرد.
مثال:
She admired the overgilt edges of the old tome.
معنی فارسی کلمه overgilt
:
طلاکاری شده به طور افراطی، به اشیایی اشاره دارد که دارای لایهای از طلا هستند که بیش از حد به کار رفته باشد.