pallholder
نگهدارنده پالت به وسیله‌ای اشاره دارد که بار روی پالت را ثابت نگه می‌دارد.
palli
پالی، نوعی پوشش یا لباس سنتی که معمولاً در فرهنگ‌های خاص استفاده می‌شود.
palliament
پالیمنت، لباس رسمی و مراسمی که در برخی مراسم و قوانین خاص استفاده می‌شود.
palliard
پالیارد، نوعی لباس یا پوشش که معمولاً به خاطر رنگ‌ها و الگوهایش شناخته می‌شود.
palliata
پالیاتا، مهارت یا فنون سنتی که به تهیه پارچه یا لباس اشاره دارد.
palliation
پالییشن، فرآیند کاهش علائم یا درد بدون معالجه کامل بیماری.
palliations
پالییشن‌ها، گزینه‌ها و تکنیک‌هایی برای تسکین علائم و درد.
palliatively
پالیاتیو به معنای مراقبت یا درمانی است که هدف آن کاهش درد و تسکین علائم است، نه درمان قطعی بیماری.
palliator
تسکین‌دهنده شخصی است که وظیفه‌اش ارائه خدماتی برای کاهش درد و ناراحتی بیماران است.
palliatory
تسکینی به اقداماتی اشاره دارد که به کاهش درد یا ناراحتی کمک می‌کند.
pallidiflorous
پالییدریفوروس به گیاهانی اطلاق می‌شود که گل‌های کمرنگ دارند.
pallidipalpate
پالییدی‌پالپیت به حشراتی اطلاق می‌شود که پاهای کمرنگ دارند.
palliditarsate
پالییدی‌تارسیت به ویژگی‌هایی در حشرات اطلاق می‌شود که در پاهای آنها وجود دارد.
pallidity
رنگ پریدگی به وضعیت یا ویژگی رنگ پوست اطلاق می‌شود که به طور معمول به دلیل کمبود خون یا بیماری اتفاق می‌افتد.
pallidiventrate
پالدیوونترا به نوعی از ماهی‌ها اشاره دارد که مشخصه اصلی آن‌ها ویژگی‌های ظاهری خاص و رنگ پوست کمرنگ است.
pallidly
به صورت کمرنگ و بی‌روح، نشان‌دهنده کمبود احساس یا رنگ.
pallidness
وضعیت رنگ پریدگی که به طور معمول به کمبود خون یا آسیب‌های بهداشتی اشاره دارد.
pallies
اصطلاح غیررسمی برای دوستان و افراد نزدیک.
palliyan
اجتماعی از افراد با ویژگی‌های فرهنگی خاص.
palliness
پالیدگی، رنگ پریدگی پوست یا ظاهری است که به دلیل کمبود خون یا بیماری ممکن است ایجاد شود.
palliobranchiata
پالیوبرانشئات، گروهی از جانوران دریایی هستند که دارای برانش های پلوئید هستند.
palliobranchiate
پالیوبرانشیاته به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای ساختارهای تنفسی خاص هستند که به آن‌ها اجازه می‌دهد در آب تنفس کنند.
palliocardiac
پالیوکاردیاک به شرایط پزشکی اطلاق می‌شود که به قلب و وضعیت آن مربوط می‌شود.
pallioessexite
پالیوئسکیت یک نوع ماده معدنی کمیاب و خاص است.
pallion
پالیون به یک نوع پارچه نازک و نرم اطلاق می‌شود که معمولاً در پوشاک و طراحی‌های هنری استفاده می‌شود.
palliopedal
پالیوپدال، به نوعی از حرکت در موجودات دریایی اشاره دارد که با استفاده از پاها یا اندام‌های مشابه برای حرکت در آب انجام می‌شود.
palliostratus
پالیواستراتوس، نوعی ابر نازک و گسترده است که معمولاً پوشش یکنواختی در آسمان ایجاد می‌کند و ممکن است بارش خفیفی به همراه داشته باشد.
palliser
پالیسر، به یک شخصیت تاریخی ایرانی-کانادایی اشاره دارد که در زمینه جغرافیا و اکتشافات فعالیت داشته است.
pallograph
پالیوگراف، دستگاهی است که حرکات تنفسی را ثبت می‌کند و برای تشخیص مسائل مربوط به تنفس به کار می‌رود.
pallographic
پالیوگرافیک، به تجزیه و تحلیل و داده‌های مربوط به حرکات تنفسی اطلاق می‌شود که معمولاً از طریق دستگاه پالیوگراف به‌دست می‌آید.
pallometric
پالیومتریک، به اندازه‌گیری‌هایی اطلاق می‌شود که به تحلیل قدرت و استقامت بدن مربوط می‌شوند.
pallone
پالون، نوعی توپ بزرگ که معمولاً در بازی‌های ورزشی استفاده می‌شود.
palluites
پالوئیت‌ها نوعی ماهی کوچک که معمولاً در آب‌های گرمسیری دیده می‌شوند.
pallwise
پالویز، صفتی برای وصف یک رفتار یا شیوه دوستانه و ملاحظه‌کار.
palma
نخل، نوعی درخت یا گیاه با برگ‌های بزرگ و معمولا در مناطق گرمسیری.
palmaceae
خانواده نخل، گروهی از گیاهان که شامل نخل‌ها و دیگر گیاهان مشابه هستند.
palmaceous
پالمسیوس، صفتی برای وصف گیاهان و درختانی که به نخل‌ها مربوط می‌شوند.
palmad
پالماد، تکنیک هنری خاصی است که در آن خطوط و اشکال هنری به طور خاصی ایجاد می‌شود.
palmae
پالماید، خانواده‌ای از گیاهان است که شامل درختان نخل و شکل‌های مشابه آنها می‌باشد.
palmanesthesia
پالمستزیا، حس لمسی است که در کف دست حس می‌شود و می‌تواند به درک علمی سیستم‌های حسی کمک کند.