پانوئلو، دستمال یا روسری است که معمولاً برای پوشش سر یا گردن استفاده می‌شود.

پنلوس، دستمال لطیفی که معمولاً برای خشک کردن صورت یا دست‌ها استفاده می‌شود.

پنونگ، به معنای استراحت یا تجدید قوا به طور مختصر.

پنور، نوعی خمیر یا ماده نرم که برای پوشش یا تزئین استفاده می‌شود.

پنورژ، شخصیتی خیالی که جستجوگر و هوشمند است.

پنورژی، به معنی مدیریت یا حل مسأله با مهارت و استعداد.

پنورژیک، مربوط به مدیریت یا حل مسأله با خلاقیت و هوش.

پانوس، رشد غیرطبیعی بر روی سطح چشم، معمولاً در ناحیه قرنیه که می‌تواند بر بینایی تأثیر بگذارد.

پانزویسم، یک مفهوم فلسفی که به بررسی جنبه‌های خاصی از وجود و واقعیت می‌پردازد.

پانزوتی، بروز بیماری‌های اوج‌گیر در بین حیوانات و تأثیر آن بر اکوسیستم‌ها.

پانزوتیا، بررسی بیماری‌هایی که بر روی جمعیت‌های وسیع و چندگونه حیوانات تأثیر می‌گذارد.

پانزوتیک، شیوع گسترده‌ای از بیماری در میان انواع مختلف حیوانات.

پائولا، یک نام شخصی که معمولاً به زنان اطلاق می‌شود.

پائولو یک اسم خاص ایتالیایی است.

پائون به معنای طاووس در زبان فرانسوی می‌باشد.

پائوپائو یک واژه خاصی که در برخی فرهنگ‌ها استفاده می‌شود.

قابلیت پاپ شدن به معنای احتمال ایجاد حس خنک کننده و تازگی در مواد غذایی است.

پاپبل به معنای قابل حس و چشیدن است.

پاپابت به معنای یک ربات یا نرم‌افزار است که در زمینه آشپزخانه کمک می‌کند.

پاپاوت، نوعی ماهی که در دریای گرمسیری زندگی می‌کند و به خاطر گوشت لذیذش معروف است.

پاپاگی، پرنده‌ای زیبا و رنگی، معمولاً در مناطق گرمسیری یافت می‌شود.

پاپاگایو، سواحلی زیبا و معروف در کشورهای گرمسیری که گردشگران زیادی را به خود جذب می‌کند.

پاپاگالو، طوطی بزرگی که به خاطر صدای بلند و مهارت‌های تقلیدش شناخته می‌شود.

خانواده‌ای از گیاهان که پاپایا بخشی از آن است و معمولاً در مناطق گرمسیری رشد می‌کند.

صفتی که به ویژگی‌های گیاهان از خانواده پاپیاسه اشاره دارد.

پاپایان، نوعی میوه گرمسیری با طعم شیرین و لذیذ که معمولاً در کشورهای گرمسیری رشد می‌کند.

پاپائین، آنزیمی که از میوه پاپایا استخراج می‌شود و برای کمک به هضم غذا استفاده می‌شود.

پاپایو، نامی دیگر برای میوه پاپایا که در برخی فرهنگ‌ها یا مناطق استفاده می‌شود.

پاپایوتین، ماده‌ای که از پاپایا مشتق شده و در آشپزی برای بهبود طعم غذاها به کار می‌رود.

پاپالیز، عمل تبدیل یا ارتباط دادن چیزی به پاپ یا کلیسای کاتولیک.

پاپالیسم، باور به قدرت و اقتدار پاپ در مسائلی دینی و اجتماعی، به ویژه در کلیسای کاتولیک.

رویکرد یا سیستم مرتبط با پاپ و اقتدار او در کلیسا، به ویژه در مورد مسیحیت کاتولیک.

نهاد یا مقام پاپ به عنوان سرپرست کلیسا و نفوذ او در امور دینی.

فرایند یا عمل تبدیل یک عقیده یا شیوه به چیزی که از سوی پاپ تأیید شده باشد.

عمل یا فرایند سازگار کردن یک مراسم یا عمل با اصول کلیسای کاتولیک.

شخص یا عاملی که اقدام به پاپالی‌سازی می‌کند یا اصول و مقررات پاپ را ترویج می‌دهد.

به شیوه‌ای که نشان‌دهنده یا مرتبط با پاپ باشد.

پاپالوی، شخصی که به عنوان نماینده یا دستیار کلیسا عمل می‌کند.

پاپالتی، نظام یا روش حکومتی که تحت نظارت و اداره پاپ قرار می‌گیرد.

پاپانه، شخصی که در برگزاری مراسم مذهبی و کلیسایی کمک می‌کند.