papiamento
پاپیامنتو، زبانی کریول است که در جزایر کارائیب، به ویژه در آروبا، بونر و کاراسائو صحبت می‌شود و تحت تأثیر چندین زبان اصلی است.
papicolar
پاپیکولار، درختی است که به دلیل چوب مقاوم و سخت خود در صنعت چوب و ساخت و ساز مورد استفاده قرار می‌گیرد.
papicolist
پاپیکولیست به شخصی اطلاق می‌شود که به تحقیق و مطالعه در مورد درختان و گونه‌های مختلف آنها می‌پردازد.
papilio
پاپیلیو، جنس پروانه‌هایی است که در خانوادهٔ پروانه‌های دوک‌فار قرار دارد و به خاطر زیبایی و رنگ‌های واضح خود معروف است.
papilionaceae
پاپیلیوناسی خانواده‌ای از گیاهان گلدار است که شامل گیاهانی مانند باقلا و شبدر می‌شود.
papiliones
پاپیلیون‌ها اصطلاحی برای اشاره به یک گروه خاص از گیاهان گلدار هستند.
papilionidae
پاپیلیونیده خانواده‌ای از پروانه‌ها با ویژگی‌های خاص شامل دمی‌کوتاه است.
papilionides
پاپیلیونیدها به بخشی از خانواده پاپیلیونیده اشاره دارند و برای تنوع زیستی مهم هستند.
papilioninae
پاپیلیونینه زیرخانواده‌ای از پروانه‌ها که به خاطر ظاهر جذاب و بزرگ بودن شناخته شده‌اند.
papilionine
پاپیلیونین اشاره به پروانه‌هایی دارد که به زیرخانواده پاپیلیونینه تعلق دارند.
papilionoid
پاپیلیونید به گروهی از حشرات گفته می‌شود که شامل پروانه‌ها و شب‌پره‌ها هستند.
papilionoidea
پاپیلیونوئیدا یک سوپرخانواده در گروه حشرات است که شامل پروانه‌ها می‌شود.
papillar
پاپیلار به ساختارهای کوچکی اشاره دارد که حس یا عملکرد خاصی را ممکن می‌سازد.
papillate
پاپیلات به ویژگی‌هایی اشاره دارد که دارای برآمدگی‌های برجسته و کوچک هستند.
papillated
پاپیلاته به حالتی گفته می‌شود که در آن سطح یا بافت دارای برآمدگی‌های کوچکی باشد.
papillectomy
پاپیلاکتومی نوعی جراحی است که در آن پاپیلاهای غیرطبیعی یا اضافی برداشته می‌شود.
papilledema
پاپیلم آتلی به تورم عصب بینایی گفته می‌شود که ناشی از افزایش فشار مایع مغزی نخاعی است.
papilliferous
پاپیلم دار به ساختارهایی اطلاق می‌شود که دارای پاپیل‌ها هستند و نقش خاصی در موجود زنده بازی می‌کنند.
papilliform
پاپیلم دار به اشکالی گفته می‌شود که شبیه به پاپیل‌ها هستند و معمولاً در موجودات زنده مشاهده می‌شوند.
papillitis
پاپیلیت به التهاب پاپیل‌ها اشاره دارد که می‌تواند بر کیفیت طعم و سلامت دهان تأثیر بگذارد.
papilloadenocystoma
پاپیلوآدنوسیسما به نوعی تومور خوش‌خیم گفته می‌شود که معمولاً در غدد بزاقی ایجاد می‌شود.
papillocarcinoma
پاپیلوکارسینوما به نوعی تومور بدخیم اشاره دارد که معمولاً در بافت‌های نرم و اپیتلیالی بروز می‌کند.
papilloedema
پاپیلوئدما، ورم سر عصب بینایی در نتیجه افزایش فشار در جمجمه است.
papillomatosis
پاپیلوما توزیس، وضعیت پزشکی است که شامل تشکیل زگیل‌های متعدد بر روی پوست می‌باشد.
papillomatous
پاپیلوما توزیسی، به شرایطی اطلاق می‌شود که دارای ضایعات شبیه زگیل است.
papilloretinitis
پاپیلو ریتینیت، التهاب همزمان عصب بینایی و شبکیه است.
papillosarcoma
پاپیلو سارکوم، نوعی سرطان بافت نرم است که به دلیل رشد غیرطبیعی سلول‌های پاپیلوما ایجاد می‌شود.
papillose
پاپیلوز به حالتی اطلاق می‌شود که سطحی با زائده‌های کوچک شبیه پاپیل را دارد.
papillosity
پاپیلوستی به حالت یا ویژگی داشتن پاپیلاها یا برجستگی‌های کوچک اشاره دارد، به ویژه در بافت‌ها و اعضای مختلف بدن.
papillote
پاپیلو به شیوه‌ای از پخت و پز اشاره دارد که در آن غذا در بسته‌ای از کاغذ یا فویل قرار می‌گیرد.
papillous
پاپیلو به ویژگی بافتی اشاره دارد که دارای پاپیلاها یا برجستگی‌های ریز است.
papillulate
پاپیلووله به حالتی اشاره دارد که در آن عناصر کوچک شبیه به پاپیلاها به شکل جزیی وجود دارند.
papillule
پاپیلو به یک برجستگی کوچکی گفته می‌شود که ممکن است در ساختارهای بیولوژیکی وجود داشته باشد.
papinachois
پاپی‌ناچویس به نوعی سبزی اشاره دارد که بیشتر در غذاهای سنتی استفاده می‌شود.
papingo
پاپینگو، یک نوع پرنده یا موجود خیالی، معمولاً به خاطر زیبایی و رنگ‌های خاصش شناخته می‌شود.
papio
پاپیو، موجودی دریایی که در اقیانوس زندگی می‌کند و به خاطر ویژگی‌های خاصش شناخته می‌شود.
papion
پاپیون، نوعی میمون یا موجود جنگلی که به چابکی و حرکات سریعش معروف است.
papiopio
پاپیوپی، پرنده‌ای که برای آواز زیبا و دلنشینش شناخته شده است.
papyr
پاپیر، نوعی کاغذ باستانی که از نی‌هایی خاص به دست می‌آید و در قدیم برای نوشتن استفاده می‌شد.
papyral
پاپیرال، نوعی پارچه یا کاغذ با بافت خاص و مناسب برای کارهای هنری.