pasteurelleae
خانواده‌ای از باکتری‌ها که شامل گونه‌های مختلفی است که می‌توانند به عنوان پاتوژن‌های حیوانی شناخته شوند.
pasteurian
روش‌های مرتبط با پاستور که شامل حرارت دادن مواد غذایی برای کشتن باکتری‌ها است.
pasteurism
مکتب علمی بهداشتی که بر اساس تحقیقات لوئی پاستور در زمینه میکروب‌شناسی و روش‌های استریل‌سازی شکل گرفته است.
pasteurizer
دستگاهی که برای حرارت دادن مایعات به درجه‌ای خاص برای کشتن میکروب‌ها طراحی شده است.
pasteurizers
ابزارهایی که به طور گروهی برای استریل‌سازی مایعات و مواد غذایی استفاده می‌شوند.
pasticcci
پاستیچی، نوعی شیرینی ایتالیایی که معمولاً کوچک و با پرکننده‌هایی مانند خامه یا مربا تهیه می‌شود.
pasticci
پاستیچی، شیرینی‌های کوچک ایتالیایی که معمولاً در انواع مختلف و طعم‌ها تهیه می‌شوند.
pasticheuse
پاستیچوز، کسی که شیرینی‌های مختلف را به طور خلاقانه ترکیب کرده و می‌سازد.
pasticheuses
پاستیچوزها، گروهی از افرادی که در زمینه ترکیب و ساخت انواع شیرینی‌ها فعالیت می‌کنند.
pastil
پاستیل، نوعی شیرینی که از خمیر میوه تهیه می‌شود و به شکلی خاص شکل می‌گیرد.
pastile
پاستیل، شیرینی‌ای که گاهی به عنوان دارویی یا برای درمان درد گلو استفاده می‌شود.
pastiled
پاستیل شده، به معنی استفاده از رنگ‌های نرم و غالباً روغنی برای رنگ آمیزی یا ترسیم به شیوه‌ای هنری است.
pastiling
عمل پاستیل زدن به معنای استفاده از رنگ‌های نرم و هنری در فرآیند نقاشی یا طراحی است.
pastilled
به معنای رنگ آمیزی یا طراحی شده با رنگ‌های نرم و هنری است.
pastilling
به فرآیند استفاده از رنگ‌های پاستیل در هنر اشاره دارد.
pastils
پاستیل‌ها، قرص‌های کوچک و معمولاً طعم‌دار هستند که برای تسکین درد یا بیماری کاربرد دارند.
pastimer
پاستیمری به فعالیت‌هایی گفته می‌شود که برای پر کردن وقت و سرگرم شدن انجام می‌شوند.
pastina
پاستینا، پاستای کوچکی که معمولاً در آشپزی ایتالیایی استفاده می‌شود و در سوپ‌ها یا به عنوان غذای جانبی پخته می‌شود.
pastinaca
پسیتناکا، نام علمی هویج سفید، گیاهی خوراکی که در آشپزی شمال اروپا و آمریکای شمالی استفاده می‌شود.
pastinas
پاستیناس، شکل جمع پاستینا، که به اشکال مختلف پاستاهای کوچک اشاره دارد.
pastiness
چسبندگی به معنای کیفیت چسبیدن یا مخصوصاً به مواد غذایی اشاره دارد.
pastler
پاستلر به کسی گفته می‌شود که کارش گچ‌کاری و پوشاندن سطوح با گچ بوده و معمولاً در ساخت و ساز کاربرد دارد.
pastness
گذشته بودن یا سابقه، به زمان یا وقایعی اطلاق می‌شود که اتفاق افتاده و دیگر در حال حاضر نیست.
pastnesses
گذشته‌گی‌ها به کیفیت یا حالت گذشته اشاره دارد و ممکن است در بافت‌های مختلف استفاده شود.
pastophor
پاستوفور به معبدهای کوچک باستانی گفته می‌شود که معمولاً برای عبادت و پرستش استفاده می‌شد.
pastophorion
پاستوفوریون به محل معبد و پرستش در فرهنگ‌های باستانی اشاره دارد.
pastophorium
پاستوفوریوم به فضای اختصاصی در معابد باستانی گفته می‌شود که اشیاء مقدس در آن نگهداری می‌شد.
pastophorus
پاستوفوروس به شخصی در فرهنگ‌های باستانی اطلاق می‌شود که مسئولیت اداره معبد یا مراسم خاص را دارد.
pastora
پاستورا به شخصی در فرهنگ‌های خاص گفته می‌شود که معمولاً در زمینه‌های مذهبی یا جامعه‌ای نقش رهبری دارد.
pastorage
عمل نگهداری و پرورش دام‌ها، به ویژه گوسفند، در محیط‌های طبیعی و با استفاده از چراگاه.
pastoraled
مربوط به زمین‌های کشاورزی و دام‌پروری، جایی که دام‌ها به صورت آزادانه چرا می‌کنند.
pastoraling
عملیات مرتبط با پرورش و مدیریت دام‌ها و گله‌ها.
pastoralisation
فرایند تبدیل زمین‌های زراعی و شهری به زمین‌های کشاورزی و چراگاهی.
pastoralism
شیوه‌ای از زندگی که بر پرورش دام‌ها و استفاده از زمین‌های چراگاهی تمرکز دارد.
pastorality
کیفیت یا حالت مرتبط با زندگی و کار در مزارع و مناطق روستایی.
pastoralization
کشاورزی به معنی تغییر کاربری زمین به‌گونه‌ای است که به چرای دام‌ها و دامپروری بپردازد و ساختار اقتصادی و اجتماعی مناطق را تحت تأثیر قرار دهد.
pastoralize
کشاورزی به معنای تبدیل زمین یا فضایی مشخص به یک منطقه مناسب برای دامپروری یا کشاورزی است.
pastoralized
به معنای تبدیل شدن یک منطقه خاص به مکانی برای دامپروری یا کشاورزی است.
pastoralizing
عمل تبدیل یک زمین به یک فضای مناسب برای دامپروری یا کشاورزی.
pastorally
به‌صورت مرتبط با زندگی در مناطق روستایی و کشاورزی.