patamar
پاتامار، اصطلاحی که به لحظهای استراحت یا خواب کوتاه اشاره دارد.
patamars
پاتامارها، نوعی لباس یا پوشش فرهنگی که معمولاً در جشنوارههای سنتی استفاده میشود.
patana
پاتانا، نوعی لباس یا پوشش که در مراسم و جشنوارههای سنتی به کار میرود.
patand
پَتَند، نوعی ساختار پیچیده یا لایهای که نشاندهندهٔ تعدد و تنوع در یک سیستم است.
patao
پَتائو، اصطلاحی برای ابراز خلاقیت و هنر در اشکال مختلف.
patapat
پَتَپَت، اصطلاحی برای توصیف صدای سریع و متوالی که در حین حرکت ایجاد میشود.
pataque
پَتاق، به معنی الگو یا طراحی خاصی که ممکن است در پارچهها یا هنرهای دیگر دیده شود.
pataria
پَتاریا، اصطلاحی برای اشاره به مهارت یا توانمندی خاص در زمینهای معین.
patarin
پَتَرن، به معنی عنصر یا جنبهای که جالبی یا عمق خاصی به یک پروژه یا ایده میبخشد.
patarine
پاتارین، فرقهای در قرون وسطی که به عقاید خاص خود مشهور بود.
patarinism
پاتارینیسم، نظام فکری و عقیدتی مربوط به پاتارین است.
patart
پاتارت، اصطلاحی باستانی برای نقش خاصی در یک فرهنگ یا جامعه.
patas
پاتاس، نوعی میمون معروف به چابکی و تواناییهای خاص.
patashte
پاتاشته، غذایی سنتی که معمولاً در مناسبتهای خاص تهیه میشود.
patata
پاتاتا، اصطلاحی برای نوعی سیبزمینی که در غذاهای مختلف به کار میرود.
patavian
پاتاویان، مربوط به پاتاوی و ویژگیهای فرهنگی یا معماری آن.
patavinity
پاتاوینیته، خصوصیات مربوط به پاتاوی و فرهنگ آن.
patballer
پاتبالر، کسی که در بازی پاتبال مهارت دارد یا در آن تخصص دارد.
patchable
قابل وصلهگذاری، به معنی اینکه میتوان آن را اصلاح یا بهروزرسانی کرد.
patchcock
پاچکاک، ابزاری در صنایع دستی و کارهای سنتی.
patcher
پچر، کسی که اقدام به وصلهزنی یا تعمیر میکند.
patchery
دوختخانه، جایی که در آن پارچهها و دوختها تولید یا تعمیر میشوند.
patcheries
دوختخانهها، مکانهایی که در آنها خدمات دوخت و بافت ارائه میشود.
patchers
دوختکاران، افرادی که به تعمیر و نگهداری پارچهها میپردازند.
patchhead
دوختسر، فردی با علاقه و تخصص در زمینه بافت وصلهها.
patchily
بهصورت وصلهای، به روشی غیر یکدست و متنوع.
patchiness
ناهماهنگی، وجود تفاوتها و ناهماهنگیها در یک شیء.
patchleaf
پچلیف، نام یک نوع گیاه است که دارای برگهای بزرگ و عریض میباشد و معمولاً در باغها و فضاهای سبز استفاده میشود.
patchless
بدون وصله، به حالتی اطلاق میشود که در آن قسمتهای جداگانه یا وصله وجود نداشته باشد.
patchouly
پچولی، گیاهی معطر است که به عنوان عطر یا اسانس در محصولات آرایشی و بهداشتی استفاده میشود.
patchstand
پچاستند، ابزاری برای نگهداری و نمایش وصلهها است که معمولاً در فروشگاهها یا فضای شخصی استفاده میشود.
patchwise
به صورت پچوایز، به معنای بررسی یا حل مسائل به صورت جداگانه در بخشهای کوچکتر است.
patchword
پچورد، واژهای است که به منظور اصلاح یا اضافه کردن معنا به واژه دیگر استفاده میشود.
patchworky
وصلهدار به چیزی اطلاق میشود که از قطعات مختلف به هم دوخته شده باشد، این واژه معمولاً برای توصیف وسایلی مانند پتو یا لباس استفاده میشود.
patd
PATD یک مخفف است که به گروه موسیقی Panic! At The Disco اشاره دارد.
pated
شکل گذشته فعل ‘پت’ به معنی لمس یا نوازش چیزی یا کسی به آرامی.
patefaction
پاتفکشن به معنای فرآیند نزدیکتر شدن و همبستگی گروهی است.
patefy
پاتفی به معنای بهبود بخشیدن یا خوشایندتر کردن شرایط یا اوضاع به وسیله اقداماتی مثبت.
patel
پاتل یک نام خانوادگی است که معمولاً در فرهنگ هندی رایج است.
patellar
پاتلر، مربوط به کشکک زانو یا ناحیه اطراف آن، که در آن تاندونها و مفاصل قرار دارند.