pawkily
پاولکی، به شیوهای نرم و ملایم حرکت کردن.
pawkiness
پاوکینیس، ویژگی نرمی و لطافت در حرکات یا رفتار.
pawkrie
پاوکِری، ردیابی که از پا یا پای یک حیوان نشئت میگیرد و معمولاً به شکل اثر یا علامتی از خز یا پا روی سطحی باقی میماند.
pawmark
پاوماک، نشانه یا اثری که از پای یک حیوان بر روی سطحی باقی میماند و معمولاً شکل مشخصی دارد.
pawnable
قابل رهن، به معنای اینکه یک شیء را میتوان برای قرض گرفتن پول به یک رهنخانه ارائه داد.
pawnage
رهن، عمل دادن شیء به یک رهنخانه برای دریافت پول به عنوان قرض.
pawnages
رهنها، اقلامی که در رهنخانه قرار دارند و به عنوان وثیقه پولی رهن شدهاند.
pawnbrokerage
کسب و کار رهنخانه، نهادی که پول قرض میدهد و در عوض کالاهای افراد را به عنوان وثیقه نگهداری میکند.
pawnbrokeress
زن رهندهنده، شخصی که در مغازه رهن اقدام به کسب و کار میکند و مالیات بر روی اجناس به افراد میدهد.
pawnbrokery
مغازه رهن، جایی که افراد میتوانند اشیای خود را به رهن به در آورند و یا خرید کنند.
pawnbrokering
رهنگذاری، فرایند ارائه وام به افراد در ازای اشیای قیمتی آنان.
pawnbroking
رهندهی، شغل یا فعالیتی که شامل دادن وام در ازای اموال است.
pawner
رهنگذار، شخصی که اشیای خود را برای دریافت وام به مغازه رهن میبرد.
pawners
رهنگذاران، افرادی که اشیای خود را به رهن میگذارند تا وام بگیرند.
pawnie
پاون، یک شی کوچک و تزئینی که معمولاً به عنوان دکوری استفاده میشود.
pawnor
پاونر، فردی که کارش قرض دادن پول در ازای اشیاء است.
pawnors
پاونرها، گروهی از افراد که کار قرض دادن پول انجام میدهند.
pawtucket
پاونتاکیت، شهری در ایالت رود آیلند آمریکا.
paxes
پاسها، جمع کلمه مسافر در پروازها.
paxilla
پکسلا، بخشی از ساختار گیاهان که به ویژگیهای خاص آنها مربوط میشود.
paxillae
پاکسیله، ساختاری جاندار در حشرات و جانوران دیگر که میتواند به شکل بالها و سایر اعضای بدن ظاهر شود.
paxillar
پاکسیلار، به ناحیهای در بدن اشاره دارد که دارای ویژگیهای خاصی است و اغلب در مطالعه آناتومی مطرح میشود.
paxillary
پاکسیلار، به ناحیهای مربوط به غدد لنفاوی در زیر بغل اشاره دارد که نقشی اساسی در سیستم ایمنی دارد.
paxillate
پاکسیله، به ساختاری در گیاهان اشاره دارد که به شکلی خاص و قاعدهای شبیه به بالها است.
paxilli
پاکسیلی، به ساختارهای کوچکی در بدن حشرات اشاره دارد که ویژگیهای خاصی دارند.
paxilliferous
پاکسیلیفروس، به موجوداتی اشاره دارد که دارای ساختارهای پاکسیله هستند.
paxilliform
پکسلیفرم، به معنای شکلی شبیه به یا دارای ویژگیهای عقبپشت و انحنا بسیار، غالباً در گیاهشناسی یا زیستشناسی استفاده میشود.
paxillosa
پکسلیوزا، به معنای گونهای از گیاهان با ویژگیهای خاص، به ویژه ساختارهای برگ متفاوت.
paxillose
پکسلیوز، به معنای داشتن ویژگیهای خاص بافت و سطح، غالباً در توصیف مواد یا بافتهای خاص استفاده میشود.
paxillus
پکسلیوس، به معنای نوعی قارچ که به طور خاص در علم قارچشناسی مطالعه میشود.
paxiuba
پاکسیوبا، به معنای نوعی درخت بومی آمازون که به خاطر چوب باکیفیتش شناخته شده است.
paxwax
پاکسواکس، به معنای مادهای برای فینیشینگ که معمولاً در کارهای چوبی استفاده میشود.
paxwaxes
پیکساکس، به معنای رنگ آمیزی و ترمیم یک شیء یا سطح به طور کامل.
pazaree
بازار، محلی برای خرید و فروش کالا، مخصوصا غذاها و محصولات محلی.
pazend
پازند، مکانی آرام و دلپذیر برای استراحت و تفریح.
pbxes
پیبیاکس، نوعی سختافزار یا نرمافزار که به مدیریت و انتقال داده کمک میکند.
pcf
پیسیاف، فرمت یا پروتکل خاصی در مستندات و گزارشها.
pdl
پیدیال، یک مستند یا فایل که مشخصات یا الزامات را نشان میدهد.
pdn
PDN مخفف عبارت Professional Development Network است و به شبکهای اشاره دارد که برای پیشرفت حرفهای افراد طراحی شده است.
peabird
پرنده پیابرد، پرندهای است با رنگها و الگوهای جذاب که در برخی مناطق زندگی میکند.