permix
ترکیب یا مخلوط کردن بسیار از چیزها.
permixable
قابل ترکیب شدن، به معنای اینکه دو یا چند چیز می‌توانند با هم مخلوط شوند.
permixed
به عمل ترکیب کردن دو یا چند ماده به طور یکنواخت اطلاق می‌شود.
permixtion
عمل ترکیب یا ادغام دو یا چند چیز به هم.
permixtive
به چیزی که به عمل ترکیب کردن اشاره دارد.
permixture
ترکیب یا مخلوطی از مواد مختلف.
permocarboniferous
به دوره‌ای از زمان اشاره دارد که در آن گیاهان و حیوانات کربنی به وجود آمده‌اند.
permonosulphuric
به نوعی از ترکیب شیمیایی اشاره دارد که شامل گوگرد است.
permoralize
اخلاقی ساختن یا افزودن ابعاد اخلاقی به چیزی.
permutability
قابلیت جابه‌جایی، توانایی تغییر ترتیب یا حالت بدون تغییر در محتوا.
permutableness
ویژگی قابلیت جابه‌جایی، به معنای قابلیت تغییر ترتیب و عدم تغییر در محتوا.
permutably
به روش جابه‌جایی یا به نحوی که ترتیب داشته باشد.
permutational
مربوط به جابه‌جایی یا تغییر ترتیب.
permutationist
کسی که به مطالعه جابه‌جایی‌ها می‌پردازد یا به نظریه‌های جابه‌جایی علاقه دارد.
permutationists
پرموتیشن‌شناس، کسی است که به مطالعه‌ی چیدمان‌های احتمالی اقلام در یک مجموعه می‌پردازد.
permutator
پرموتاتور، دستگاه یا نرم‌افزاری است که ترتیب عناصر داده‌ای را تغییر می‌دهد.
permutatory
پرموتاتوری به صفتی اطلاق می‌شود که به تغییر ترتیب عناصر اشاره دارد.
permutatorial
پرموتاتوری به صفتی گفته می‌شود که به صورت ویژه به مطالعه‌ی ترتیب تغییرات می‌پردازد.
permuter
پرموتر، کسی یا ابزاری است که ترتیب عناصر را تغییر می‌دهد.
pern
پِرن نوعی ماهی است که معمولاً در آب‌های شور زندگی می‌کند.
pernancy
پرسنس، ظرفیت و توانایی یک موجود زنده برای رشد و تولید مثل را توصیف می‌کند.
pernasal
پرسنال به ناحیه‌ای در اطراف بینی و سینوس‌ها اطلاق می‌شود.
pernavigate
پرناوبری به معنای ناوبری از طریق محیطی خاص یا سیستم خاص می‌باشد.
pernea
پرنئا به یک نوع رقص یا نمایش سنتی اشاره دارد که به طور خاص در جشن‌ها و مراسم فرهنگی اجرا می‌شود.
pernel
پرنل به یک عنصر ظریف در طراحی جواهرات اشاره دارد که می‌تواند زیبایی خاصی به قطعه ببخشد.
pernephria
پرنفر به شرایطی اشاره دارد که در آن عملکرد کلیه‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرد.
pernettia
پرنتیا، نوعی گیاه گلدار است که در مناطق خاصی پیدا می‌شود و به طبیعت و باغ‌داری مرتبط است.
pernychia
پرنیشیا، نوعی گیاه است که به خاطر ویژگی‌های خاص خود، مورد توجه قرار گرفته و محیط پرتحرکی دارد.
pernicion
پرنیشن به معنای نابودی یا آسیب به محیط زیست یا منابع طبیعی است که منجر به مشکلات بزرگتر می‌شود.
perniciously
به صورت مضر و خطرناک، به طوری که برای فرد یا گروهی آسیب زننده باشد.
perniciousness
خطرناک بودن، اشاره به خصیصه‌ای دارد که ابزار آسیب باشد و به شیوه‌ای ناپسند به دیگران ضربه بزند.
pernicketiness
دقت و وسواس در جزئیات که گاهی اوقات می‌تواند به مشکلات غیرضروری منجر شود.
pernicketty
وسواسی، بی‌توجه به جزئیات و دقیق بودن در برخی موارد.
pernickity
وسواسی، به دقت در جزئیات توجه کردن و نسبت به مسائل بی‌اهمیت حساس بودن.
pernyi
نوعی گیاه با گل‌های زیبا که معمولاً در باغ‌ها کشت می‌شود.
pernine
یک نوع ماده یا ادویه که در آشپزی سنتی استفاده می‌شود.
pernio
نام بیماری یا شرایطی که در اثر سرما ایجاد می‌شود و اغلب خارش و ناراحتی را به همراه دارد.
pernis
یک نوع محصول یا کالا که در میان افراد محلی محبوب است.
pernitrate
پرنیتریت کردن، به فرآیند تولید نیتروژن در ترکیبات شیمیایی اشاره دارد.
pernitric
پرنیتریک، موادی هستند که به اسید نیتریک متصل می‌شوند و عموماً برای کاربردهای شیمیایی استفاده می‌شوند.