pholadacea
فولاداسه یک گروه از صدفها هستند که در اکوسیستمهای دریایی نقشی کلیدی دارند.
pholadian
فولادیان خانوادهای از نرمتنان دو کفهای هستند که شامل گونههای مختلف میشوند.
pholadid
فولادیدها نوعی از صدفها هستند که به دلیل سازگاریهای ویژهشان شناخته میشوند.
pholadidae
فولادیده خانوادهای از نرمتنهای دریایی هستند که نقشهای مهمی در زیستگاههای خود دارند.
pholadinea
فولادینیا، خانوادهای از نرمتنهای دوکلاوی که معمولاً در محیطهای دریایی یافت میشوند.
pholadoid
فولادویید، اشاره به گروه خاصی از جانوران نرمتن که در دستهبندیهای خاص قرار میگیرند.
pholcid
فولسید، خانوادهای از عنکبوتها که به طول پاهایشان معروفند.
pholcidae
فولسیده، خانوادهای از عنکبوتها که معمولاً در مکانهای تاریک و مرطوب زندگی میکنند.
pholcoid
فولکویید، توصیفکننده ویژگیهای خاصی است که به گروههای جانوری معین وابسته است.
pholcus
فولکس، سردهای از عنکبوتها که پدر پاهای بلند نامیده میشوند.
pholido
فولیدو، نام یک نوع ماهی است که در آبهای شور زندگی میکند و به عنوان منبع غذایی در برخی مناطق استفاده میشود.
pholidolite
فولیدولیت، نوعی سنگ آذرین است که در زمینشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد و معمولاً شامل مواد معدنی خاصی است.
pholidosis
فولیدوزیس، اصطلاحی در زیستشناسی است که به برخی از وضعیتها یا بیماریها اشاره دارد.
pholidote
فولیدوت، مادهای است که ممکن است در برخی از درمانها یا پژوهشهای پزشکی کاربرد داشته باشد.
pholiota
فولیوتا، جنس قارچهایی است که در دستهبندیهای علمی مورد مطالعه قرار میگیرد و شامل گونههای مختلفی است.
phoma
فما، جنسی از قارچها است که ممکن است به گیاهان آسیب برساند و به عنوان یک پاتوژن گیاهی شناخته میشود.
phomopsis
فوموپسیس یک نوع قارچ است که میتواند به گیاهان آسیب برساند و ممکن است باعث خسارت به محصولات کشاورزی شود.
phonal
فُنون به ویژگیهای صوتی در گفتار و شنیدار اشاره دارد.
phonasthenia
فوناستنی به خستگی یا درد صدای ناشی از استفاده بیش از حد از صدا اشاره دارد.
phonatory
فونی تولید شامل ساختارها و فرآیندهایی است که صدا ایجاد میکنند.
phonautogram
فوناتوگرام یک نوع ضبط بصری از امواج صوتی است که توسط دستگاههای ویژه ایجاد میشود.
phonautograph
فوناتوگراف دستگاهی است که برای ضبط امواج صوتی به صورت بصری استفاده میشود.
phonautographic
دستگاهی که امواج صوتی را به تصویر میکشد، به ویژه برای تحلیل صوت در تحقیقات علمی.
phoneidoscope
دستگاهی که تصاویر را بر اساس امواج صوتی تولید میکند.
phoneier
در مقایسه، ظاهری یا صدایی شبیه به صدای تلفن.
phoneiest
بیشترین شدتی که شبیه به صدا یا حالت تلفن باشد.
phonelescope
فونو تلسکوپ، ابزاری برای مشاهده و بررسی امواج صوتی.
phonematics
فونا متیکس، مطالعه علمي صداها و نقش آنها در زبان.
phonemically
به طور فونمیک، بررسی صداها و تفاوتهای آنها در زبان.
phonemicist
فونمیککار، فردی که در زمینه مطالعه فونمها تخصص دارد.
phonemicize
فونمیکسازی به معنای تقسیم کلمات به اجزا صوتی آنهاست.
phonemicized
فونمیکسازی شده، کلمهای که به اجزای صوتی خود تقسیم شده است.
phonemicizing
صوتی کردن، تبدیل کلمات به نمادهای صوتی برای تسهیل تلفظ و درک آنها.
phonendoscope
پتوفونوسکوپ، وسیلهای پزشکی برای شنیدن صداهای داخلی بدن.
phoner
تماسگیرنده، شخصی که زیاد با تلفن صحبت میکند.
phonesis
صوت شناسی، مطالعه و تحلیل صداهای گفتاری.
phonesthemic
صوتتمی، الگوهایی در زبان که به معنای خاصی اشاره دارند.