phonet
فونت به نماد صوتی یک کلمه اشاره دارد که در عمل نشان‌دهنده تلفظ آن کلمه است.
phonetical
قواعد و اصول مربوط به فونت و نحوه تلفظ کلمات را شامل می‌شود.
phonetically
به شکل یا طرز تلفظ کلمات یا صداها اشاره دارد.
phoneticism
اصطلاحی برای توصیف ویژگی‌های مربوط به صدای کلمات و نحوه تلفظ آنها.
phoneticist
شخصی که به مطالعات صوتی و تلفظ زبان‌ها می‌پردازد.
phoneticization
فرایند تبدیل کلمات به نمادهای صوتی برای تلفظ صحیح آنها.
phoneticogrammatical
فونتیکوگرامراتیک به ساختار زبان و قوانین مرتبط با صداها و گرامر اشاره دارد.
phoneticohieroglyphic
سیستم نوشتاری که در آن صداها با نمادهای هیروگلیف نمایش داده می‌شوند.
phonetism
مطالعه علمی و تحلیلی صداها و سیستم‌های مرتبط با آنها در زبان.
phonetization
فرایند تبدیل نوشته یا گفتار به فرم‌های صوتی قابل برداشت.
phonetize
عمل تلفظ و نمایش کلمات به شکل صوتی.
phonghi
ترم خاص در زبان‌شناسی که به معنای خاصی در نوعی گفتار یا نوشتار اشاره دارد.
phoniatry
فونیاتی، رشته‌ای از علم پزشکی که به تشخیص و درمان اختلالات صوتی و گفتاری می‌پردازد.
phoniatric
فونیاتریک، مربوط به فونیاتی یا علم پزشکی که به درمان اختلالات صوتی و گفتاری می‌پردازد.
phoniatrics
فونیاتریک، علمی که به تشخیص و درمان اختلالات صوتی و گفتاری می‌پردازد و به بهبود مهارت‌های کلامی کمک می‌کند.
phonically
به صورت فونیکی، به شیوه‌ای مربوط به صداها و نحوه تلفظ آن‌ها اشاره دارد.
phonikon
فونی کن، ابزاری در علم گفتار درمانی برای درمان اختلالات صوتی و گفتاری است.
phonism
فونیسم، مبحثی در زبان‌شناسی که به الگوها و ویژگی‌های صداها می‌پردازد.
phonocamptic
فونوکامپتیک به روشی اشاره دارد که در آن صداهای تولید شده توسط قلب برای تشخیص یا تحقیق مورد بررسی قرار می‌گیرد.
phonocardiograph
فونوکاردیوگراف دستگاهی است که صداهای قلب را ضبط می‌کند و برای تشخیص بیماری‌های قلبی استفاده می‌شود.
phonocardiography
فونوکاردیوگرافی علمی است که به بررسی صداهای قلب و نحوه عملکرد آن می‌پردازد.
phonocardiographic
فونوکاردیوگرافیک به ویژگی‌ها و روش‌های مرتبط با ضبط و تجزیه و تحلیل صداهای قلب اشاره دارد.
phonocinematograph
فونوکینماتوگراف دستگاهی است که صدا و تصویر را به هم متصل می‌کند و در سینما مورد استفاده قرار می‌گیرد.
phonodeik
فونودیک دستگاهی است که برای تجزیه و تحلیل و نمایش امواج صوتی استفاده می‌شود.
phonodynamograph
فونودیناموگراف، دستگاهی است که برای اندازه‌گیری و ثبت ارتعاشات صوتی طراحی شده است.
phonoglyph
فونواگراف، نشانه‌ای است که صدای خاصی را در نوشتار نشان می‌دهد.
phonogramic
فونواگرامیک به معنای مرتبط با نمایش صوت‌ها یا نشانه‌های نوشتاری است.
phonogramically
به معنای مرتبط با تحلیل یا نمایش صوت‌ها به صورت نوشتاری.
phonogrammatic
فونواگرامماتیک به معنای مرتبط با ساختارها و ویژگی‌های نمایشی صداها است.
phonogrammatical
فونواگرامماتیک به معنای مرتبط با قوانین یا اصول نمایشی صوت‌ها در زبان است.
phonogrammic
مربوط به نمادهایی که صداها را نمایندگی می‌کنند، به ویژه در زبان‌شناسی.
phonogrammically
به شکلی که به نمادهای صدا مربوط باشد.
phonographer
شخصی که صداهای زبان‌ها را مطالعه می‌کند.
phonography
علم یا فن ثبت صداها و بررسی آن‌ها.
phonographic
مربوط به ثبت صداها به وسیله نمادها یا فرایندهای خاص.
phonographical
مربوط به ثبت صداها و تحلیل آن‌ها.
phonographically
فونیگرافی، یک روش برای ضبط و پخش صدا با استفاده از فونیگراف است که کیفیت صوتی بهتری را ارائه می‌دهد.
phonographist
فونیگرافیست، شخصی است که در زمینه ضبط صدا با استفاده از فونیگراف تخصص دارد.
phonol
فنونول، یک ترکیب شیمیایی است که در صنایع مختلف کاربرد دارد و معمولاً به عنوان یک ماده پایه در تولید استفاده می‌شود.
phonolitic
فونیلیت، نوعی سنگ آتشفشانی است که به خاطر بافت و ترکیب خاصش شناخته می‌شود.