presatisfying
پیشاراضی کننده، وصفی است که به دوشیزگی و آسودگی که قبل از نتیجه نهایی احساس میشود، اشاره دارد.
presavage
پیشا وحشی، وصفی است که به رفتار یا کیفیتی اشاره دارد که تا حدی خشن یا بیرحمانه است.
presavagery
وحشیگری پیشا، به رفتارها و ویژگیهایی اشاره دارد که قبل از وقوع یک واقعه غیرانسانی وجود دارد.
presaw
پیشتر دیدن، به توانایی تصور یا پیشبینی وقایع قبل از وقوع اشاره دارد.
presbyacousia
پیشزیرشیدگی، به کاهش شنوایی مرتبط با افزایش سن اطلاق میشود.
presbyacusia
کاهش شنوایی ناشی از پیری که به طور معمول در افراد مسن ایجاد میشود.
presbycousis
کاهش شنوایی ناشی از پیری که به تدریج در افراد بالغ رخ میدهد.
presbycusis
کاهش شنوایی مرتبط با سن که به تدریج پیشرفت میکند.
presbyope
افرادی که به دلیل پیری توانایی دیدن نزدیک را کاهش یافته دارند.
presbyophrenic
فردی که به اختلالات شناختی مرتبط با پیری مبتلا شده است.
presbyopy
پرسبیاپی به کاهش توانایی بینایی در افراد مسن برای دیدن اشیاء نزدیک اشاره دارد.
presbyopic
پرسبیویک به کسانی اطلاق میشود که به دلیل افزایش سن، توانایی بینایی نزدیک خود را از دست دادهاند.
presbyte
پرسبایت به فردی اطلاق میشود که دچار مشکلات بینایی نزدیک به دلیل سن است.
presbyteral
پرسبیتری به امور مربوط به پرسبیترها، به ویژه در کلیسا اشاره دارد.
presbyterate
پرسبیتریت به گروهی از پرسبیترها اشاره دارد که مسئولیتهای کلیسایی دارند.
presbyterated
پرسبیتریت شده به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک کلیسا تحت رهبری پرسبیترها قرار میگیرد.
presbytere
یک ساختمان یا مکان که به عنوان مرکز اجتماعی برای جامعه یا گروهی خاص عمل میکند.
presbyteria
گروهی از کشیشان که به عنوان یک هیئت برای اداره امور دینی عمل میکنند.
presbyterial
مربوط به کشیشان یا حکومتی که بر اساس اصول کشیشی ایجاد شده است.
presbyterianize
تبدیل کردن به شیوههای کشیشی یا سیستم و ساختار کلیسای پریسبیترین.
presbyterianly
به طرز پرسبیترینی، به معنی سبک و روش فرقهای است که بر اساس اصول و آموزههای کلیسای پرسبیترین انجام میشود.
presbyterium
پرسبیترم به گروهی از پرسبیترها در یک کلیسا گفته میشود که به تصمیمگیریها و امور کلیسا رسیدگی میکنند.
presbytership
پرسبیترشیپ به عنوان موقعیت و مسئولیتهای پرسبیتر در کلیسا تعریف میشود.
presbytia
به معنای کلمهای جمع است که به گروههای مختلف پرسبیترها اشاره دارد.
presbytic
به شیوهای که به پرسبیترها یا درک پرسبیترها مربوط باشد.
presbytinae
به رویدادها یا گروههایی از حشرات اشاره دارد که به خانواده پرسبیترینها تعلق دارند.
presbytis
پرسوبتیس، جنسی از میمونها که در مناطق خاصی زندگی میکنند و دارای ویژگیهای متمایزی هستند.
presbytism
پرسوبتیسم، نوعی نظام حکومتی در کلیساها که با استفاده از شورای کشیشان اداره میشود.
prescan
پیشاسکن به معنای بررسی اولیه یک مکان برای شناسایی مشکلات ممکن است.
prescapula
پرسکاپولا، ناحیهای در بدن که به شانه مربوط میشود و در آن فرایندهای حرکتی اتفاق میافتد.
prescapular
پرسکاپولار به ناحیهای اطلاق میشود که به شانه مربوط میشود و با عوارض حرکتی مرتبط است.
prescapularis
پرسکاپولاریس، عضلهای که در ناحیه شانه قرار دارد و به حرکات آن کمک میکند.
prescholastic
پیشمدرسه به مرحلهای از آموزش اشاره دارد که قبل از ورود به مدرسه رسمی برای کودکان در نظر گرفته شده است و بر روی مهارتهای ابتدایی تمرکز دارد.
presciently
پیشدستی به معنای توانایی پیشبینی یا احساس وقایع آینده قبل از وقوع آنها است.
prescindent
رئیس به کسی گفته میشود که بر یک گروه یا کمیته نظارت و رهبری میکند و مسئولیتهای زیادی دارد.
prescission
حصهگذاری به فرآیند تقسیم یا ترسیم خط مشی مشخص برای دستیابی به نتایج مطلوب اشاره دارد.
prescore
پیشامتیاز به فرآیند ارزیابی یا تخمین پیش از نتیجهگیری نهایی اشاره دارد.