psychotheism
نظریه‌ای که به بررسی تعامل بین روانشناسی و مفاهیم مذهبی و اعتقادات می‌پردازد.
psychotheist
روان‌پرست به کسی اطلاق می‌شود که به جنبه‌های روان‌شناختی مذهب و روحانیت اعتقاد دارد.
psychotherapeutical
مرتبط با روش‌ها و فنون روان‌درمانی که به درمان مشکلات روانی کمک می‌کند.
psychotherapeutically
به شیوه یا روش روان‌درمانی مرتبط است.
psychotherapeutics
روش‌ها و فنون درمانی که به کمک آن‌ها به درمان مشکلات روانی پرداخته می‌شود.
psychotherapeutist
شخصی که به طور حرفه‌ای به درمان مشکلات روانی می‌پردازد.
psychotherapies
روش‌های درمانی مختلفی که به کمک آن‌ها به درمان مشکلات روانی پرداخته می‌شود.
psychotically
به‌صورت دیوانه‌وار، به حالتی اطلاق می‌شود که رفتار یا اندیشه‌ها به شدت غیرعادی و ناپایدار می‌گردند.
psychotogen
به هر ماده یا عنصر اشاره دارد که می‌تواند باعث تغییرات روانی یا روحی شود.
psychotogenic
به موادی اشاره دارد که می‌توانند تأثیرات روانی ایجاد کنند.
psychotoxic
به مواد یا عواملی گفته می‌شود که می‌توانند به سیستم عصبی و عملکردهای روانی آسیب برسانند.
psychotria
جنس گیاهانی است که در خانواده قهوه‌ایان قرار دارد و شامل انواع مختلفی از گیاهان می‌شود.
psychotrine
ترکیبی شیمیایی که به طور طبیعی در بعضی گیاهان وجود دارد و ممکن است اثرات خاصی داشته باشد.
psychovital
روان‌حیاتی، مربوط به جنبه‌های روانی و فیزیولوژیکی یک فرد یا موجود زنده.
psychozoic
روان‌زیستی، دوره‌ای که آگاهی و روان انسان تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
psychroesthesia
پسیخروئستزی، احساس سرما که بدن نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد.
psychrograph
پسیخروگراف، ابزاری برای ثبت دما در مطالعات روانشناسی.
psychrometry
پسیخروئمتری، علم بررسی خواص هوای مرطوب و رطوبت.
psychrometric
پسیخروئمتری، مرتبط با علم خواص هوای مرطوب و ابزارهای اندازه‌گیری آن.
psychrometrical
روان‌سنجی به مطالعه ویژگی‌های حرارتی و رطوبتی هوا و ارتباط آن‌ها با یکدیگر اشاره دارد.
psychrophilic
روان‌سنجی به موجوداتی گفته می‌شود که می‌توانند در دماهای پایین زندگی کنند.
psychrophyte
روان‌گیاه به گیاهانی اطلاق می‌شود که برای زندگی در دماهای پایین سازگار شده‌اند.
psychrophobia
روان‌هراسی به ترس شدید و غیرمنطقی از سرما و یا مکان‌های سرد اشاره دارد.
psychrophore
روان‌سنج به ابزاری اطلاق می‌شود که دماهای بسیار پایین را اندازه‌گیری می‌کند.
psychrotherapies
روان‌درمانی‌ها به تکنیک‌هایی اطلاق می‌شوند که برای درمان با استفاده از سرما انجام می‌شوند.
psychurgy
روان‌پژوهی، شاخه‌ای از روان‌شناسی که به بررسی ارتباطات بین ذهن و بدن می‌پردازد.
psycter
سایکتر، ابزاری در علم روان‌شناسی برای اندازه‌گیری فرآیندهای ذهنی و شناختی.
psid
PSID، مطالعه‌ای طولانی‌مدت که به جمع‌آوری اطلاعات درباره تغییرات اقتصادی و اجتماعی خانوارها می‌پردازد.
psidium
پسیدیوم، جنس گیاهی که شامل میوه‌های خاص گرمسیری مانند گواوا می‌شود.
psig
PSIG، واحد اندازه‌گیری فشار که فشار نسبی را نسبت به فشار جوی نشان می‌دهد.
psykter
سایکتر، دستگاهی که برای انجام آزمایش‌های مرتبط با روان‌شناسی به کار می‌رود.
psykters
پسیکتر، ظرف خنک‌کننده شراب در دوران باستان است که عموماً به شکل لوزه دار بوده و به منظور خنک کردن نوشیدنی‌ها استفاده می‌شد.
psilanthropy
پسیلانروپی، علاقه و تمایل به کمک به دیگران، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی و خیریه است.
psilanthropic
پسیلانروپیک، وصفی است برای هر فعالیتی که در راستای کمک به دیگران، به‌ویژه در فعالیت‌های اجتماعی و خیریه انجام می‌شود.
psilanthropism
پسیلانروپیسم، ایده یا فلسفه‌ای است که به عشق به خدمت به دیگران و کمک به نیازمندان در جامعه اشاره دارد.
psilanthropist
پسیلانروپیست، فردی است که به فعالیت‌های خیریه و کمک به دیگران علاقه دارد و در این زمینه فعالیت می‌کند.
psilatro
پسیلاترو، یک نوع گل نادر است که تنها در برخی نواحی خاص وجود دارد و بسیار مورد توجه محققان است.
psyllas
پسولاها، حشراتی کوچک از خانواده حشره‌خواران هستند که به گیاهان آسیب می‌زنند و از شیره آنها تغذیه می‌کنند.
psyllidae
پسولیدا، خانواده‌ای از حشرات است که عموماً از شیره گیاهان تغذیه می‌کنند.
psiloceran
پسلوسران نوعی نرم‌تن مربوط به دوران باستان است که در حال حاضر منقرض شده است.