reactionarist
واکنش‌گرا به فردی اطلاق می‌شود که از تغییرات اجتماعی و سیاسی جلوگیری می‌کند.
reactionism
واکنش‌گرایی به فلسفه‌ای اطلاق می‌شود که تغییرات را رد کرده و به سنت‌ ها و ارزش‌های قدیمی بازمی‌گردد.
reactionist
واکنش‌گرا به فردی اطلاق می‌شود که با تغییرات در جامعه مخالف است و ارزش‌های قدیمی را ترجیح می‌دهد.
reactivation
فعال‌سازی دوباره به فرآیند بازگرداندن چیزی به حالت عملی یا موثر اشاره دارد.
reactivator
واژه‌ای که به ابزار یا فرآیندهایی اشاره دارد که توانایی فعال‌سازی یا آغاز یک واکنش یا فرایند را دارند.
reactively
به حالتی اشاره دارد که در آن عمل یا واکنش به یک اتفاق یا محرک به سرعت و بدون تفکر قبلی صورت می‌گیرد.
reactiveness
میزان یا درجه‌ای که یک ماده یا سیستم به محرک‌های خارجی واکنش نشان می‌دهد.
reactivities
مجموعه ویژگی‌های واکنش‌پذیری یا توانایی یک ماده برای واکنش نشان دادن به دیگر مواد.
reactology
علم بررسی و تحلیل واکنش‌ها در زمینه‌های مختلف، به ویژه در شیمی.
reactological
مرتبط با مطالعه یا علم واکنش‌ها و تعاملات در محیط‌های مختلف.
reactualization
تجدید اجرا به معنای به‌روز کردن یا به حالت اولیه برگرداندن چیزی است.
reactualize
تجدید اجرا کردن به معنای به‌روز کردن یا تغییر دادن بهبود یافته است.
reactuate
دوباره فعال کردن به معنای فعال کردن یک سیستم یا دستگاه است که قبلاً غیرفعال شده است.
reacuaintance
آشنایی دوباره به معنی بازگشت به شناخت قبلی از یک فرد یا موضوع است.
readableness
خوانا بودن به معنای آسان و قابل درک بودن متنی است.
readably
به صورت خوانا به معنای آسان برای خواندن یا درک است.
readaptability
توانایی تطبیق با شرایط جدید یا تغییر یافته.
readaptable
قابلیت سازگاری مجدد با شرایط یا نیازهای جدید.
readaptation
فرآیند تطبیق مجدد به شرایط یا موقعیت‌های جدید.
readaptiness
حالت یا کیفیت آمادگی برای سازگاری مجدد.
readaptive
قابلیت بازآموزی یا تغییر به منظور بهینه‌سازی یا بهبود عمل.
readaptiveness
ویژگی یا حالت قابلیت تغییر و سازگاری دوباره.
readd
دوباره خواندن، به معنای خواندن متنی است که قبلاً خوانده شده است.
readded
دوباره اضافه کردن، به معنای افزودن دوباره چیزی است که قبلاً وجود داشته.
readdict
عاشق کتاب، شخصی که علاقه شدید به خواندن کتاب‌ها دارد.
readdicted
معتاد به خواندن، اشاره به حالتی دارد که شخص نتواند از خواندن دست بکشد.
readdicting
اعتیادآور به خواندن، اشاره به تجربه‌ای است که شخص را به ادامه مطالعه ترغیب می‌کند.
readdicts
عاشقان کتاب، افرادی که خواندن برایشان اهمیت ویژه‌ای دارد.
readding
عملی که در آن یک متن یا کتاب را دوباره می‌خوانید تا اطلاعات بیشتری کسب کنید یا به درک بهتری برسید.
readdition
عمل اضافه کردن مجدد چیزی، معمولاً به داده‌ها یا اطلاعات اشاره دارد.
readds
عملی که در آن یک متن یا سند را دوباره می‌خوانید.
readept
حالت تسلط عمومی بر مهارت‌ها یا دانش، بعد از دوره‌ای از تمرین یا استفاده دوباره.
readerdom
حالت یا جامعه‌ای که اهالی کتاب و خوانندگان در آن جمع می‌شوند.
readhere
حالت دعوت به خواندن یا بررسی اطلاعات، معمولاً در سایت‌ها یا متون رسمی.
readhesion
چسبندگی مجدد، توانایی چسبیدن دوباره مواد به سطوحی که قبلاً چسبیده‌اند.
readingdom
دنیای مطالعه، فضایی که در آن مطالعه و کتاب‌خوانی مورد توجه و اهمیت قرار دارد.
readjourn
دوباره تشکیل جلسه، معنای میسری جلسه‌ای که قبلاً برگزار شده است.
readjourned
دوباره برگزاری جلسه، به معنای اینکه جلسه قبلاً به پایان رسیده و اکنون دوباره آغاز می‌شود.
readjourning
فعالیت دوباره تشکیل جلسه، به معنای برگزاری جلسه‌ای جدید.
readjournment
دوباره برگزاری جلسه، فرآیند از سرگیری جلسه‌ای که قبلاً به پایان رسیده است.