recurvirostra
رکرویرسترا، نام یک جنس از پرندگان آبزی است که به خاطر منقار منحنیشوندهاش شهرت دارد.
recurvirostral
رکرویرستری، اصطلاحی برای توصیف منقارهای خمیده رو به بالا در برخی از پرندگان.
recurvirostridae
رکرویرسترا، خانوادهای از پرندگان آبزی که شامل آوکستها و استیلتها میشود.
recurvity
انحنای مجدد، حالت یا فرآیند دوباره خم شدن یا انحنا پیدا کردن.
recurvopatent
رکروپا تنت، اصطلاحی در پزشکی برای توصیف زوایا و اشکال خاص که در آنها انحنا مجدد وجود دارد.
recurvoternate
برگ recurvoternate، برگی است که به سمت عقب خم شده و دارای شکل خاصی میباشد.
recurvous
ویژگی recurvous به ساختارهایی اطلاق میشود که به طور خاص برای حمایت یا زیبایی در گیاهان طراحی شدهاند.
recusance
امتناع، عمل یا حالتی است که در آن فرد از انجام یک وظیفه یا عمل خاص خودداری میکند.
recusancy
recusancy به معنای خودداری از اعتراف یا پیروی از یک دین یا عقیده خاص است.
recusation
recusation به معنای درخواست جلوگیری از شرکت شخصی در یک فرآیند قانونی است.
recusative
recusative به رویکردی اطلاق میشود که قصد دارد از طریق سوال و چالش، تفکر انتقادی را برانگیزد.
recusator
رد کننده به کسی اطلاق میشود که در یک زمینه قانونی، درخواست یا وظیفهای را قبول نمیکند.
recusf
Recusf یک واژه تخصصی است که در برخی زمینههای حقوقی به کار میرود و به روند خاصی اشاره دارد.
recushion
بازیابی cushioning به معنای اضافه کردن مواد نرم به یک سطح برای ایجاد راحتی بیشتر است.
recussion
بازگشت به معنای ادامه یا تأثیر یک اثر هنری است که بر محبوبیت یا ماندگاری آن تأثیر میگذارد.
redacteur
رداکتور به شخصی اطلاق میشود که متنها را ویرایش یا اصلاح میکند.
redactional
رداکشنال به تغییرات یا اصلاحاتی گفته میشود که به بهبود کیفیت متن کمک میکند.
redactor
ویراستار شخصی است که متنهای نوشته شده را ویرایش و تصحیح میکند.
redactors
جمع ویراستار، افرادی که متنها را ویرایش میکنند.
redamage
به معنی آسیب رساندن مجدد به چیزی.
redamaged
به معنای آسیب دیدن دوباره، معمولاً اشاره به اشیاء خراب شده دارد.
redamation
بازیابی، فرآیند بازگرداندن یک وضعیت یا ملک به حالت قبلی یا اصلاح وضعیت.
redame
بازگرداندن، بهبود یک وضعیت یا از نو ساختن چیزی.
redamnation
بازیابی، مجدداً مشخص کردن یا تعریف کردن وضعیت یا توافق.
redare
دوباره طراحی کردن، تغییر یا بهبود یک طرح یا برنامه.
redared
دوباره طراحی شده، تجدید نظر در یک طرح یا برنامه.
redargue
دوباره استدلال کردن، تلاش برای ارائه مجدد یک استدلال یا نظر.
redargued
درخواست یا تلاش برای تغییر نظر یا نظر کسی، به ویژه در یک بحث.
redargues
عمل دوباره بحث کردن یا برعکس کردن به صورت مداوم.
redarguing
عمل دوباره به چالش کشیدن یک نظر یا استدلال.
redargution
فرایند یا عمل دوباره به چالش کشیدن یک ادعا یا استدلال.
redargutive
قدرت یا توانایی در دوباره به چالش کشیدن استدلالها.
redargutory
مشخصه یا ویژگیهای مربوط به دوباره به چالش کشیدن یک نظر.
redaring
احیای چیزی برای بهبود آن یا بازآفرینی با استفاده از روشهای جدید.
redarken
تاریکتر شدن یا ایجاد سایه، به ویژه در مورد آسمان یا یک فضا.
redarn
عمل بخیه زدن دوباره یا ترمیم پارچهها به منظور بازسازی آنها.
redart
بازآفرینی و تغییر یک اثر هنری به شیوهای جدید و معاصر.
redate
تاریخ یک سند یا رویداد را تغییر دادن به منظور بهروزرسانی اطلاعات.