revictuals
مواد غذایی و تأمیناتی که دوباره ارائه می‌شوند، معمولاً در زمینه نظامی.
revie
بازنگری، بررسی و ارزیابی یک کار یا پروژه برای اصلاحات و بهبودها.
reviewability
قابلیت بررسی نشان می‌دهد که یک موضوع یا شیء می‌تواند مورد بررسی یا ارزیابی قرار گیرد.
reviewable
قابل بررسی به معنای این است که یک چیز می‌تواند مشمول ارزیابی یا بررسی شود.
reviewage
سن بررسی به سنی اشاره دارد که یک موضوع بررسی شده است یا از آخرین بررسی آن می‌گذرد.
reviewal
بررسی به پروسه بررسی یا ارزیابی یک ماده یا موضوع اشاره دارد.
reviewals
بررسی‌ها به مجموعه‌ای از فرایندهای بررسی یا ارزیابی گفته می‌شود.
revieweress
بررسی‌کننده به زنانی اشاره دارد که در فرآیند بررسی یا ارزیابی مشارکت دارند.
reviewish
بررسی گونه، به معنای شباهت به یک بررسی یا نقد.
reviewless
بدون بررسی، به معنای عدم وجود نقد یا بررسی.
revification
احیاء، به معنای بازگرداندن یا زنده کردن مجدد چیزی.
revigor
احیا کردن، به معنای تجدید قوا یا انرژی.
revigorate
احیا کردن، به معنای زنده کردن دوباره یا تجدید قوا.
revigoration
احیا، به معنای تجدید قوا یا انرژی در یک گروه یا چیز.
revigour
بازیابی انرژی و نشاط، به ویژه بعد از خستگی یا کسالت
revilement
بی‌احترامی یا بدگویی به یک فرد یا گروه در کلام
reviler
شخصی که بدگویی یا فحش می‌دهد
revilers
افرادی که به دیگران بد می‌گویند یا آنها را بی‌احترامی می‌کنند
revilingly
به گونه‌ای که شامل بدگویی و توهین باشد
revince
برای بازنگری یا بازسازی چیزی، به ویژه در زمینه استدلال
revindicate
احیا کردن، به معنای بازپس‌گیری یا بازگرداندن حقوق یا امتیازاتی که از فردی سلب شده.
revindicated
زمان گذشته فعل احیا کردن، به معنای این که حقوق یا امتیازاتی به شخص بازگردانده شده است.
revindicates
زمان حال فعل احیا کردن، به معنای بازپس‌گیری حقوق یا امتیازاتی که ممکن است از کسی سلب شده باشد.
revindicating
فعل حال استمراری از احیا کردن، به معنای در حال بازپس‌گیری یا بازگرداندن حقوق یا امتیازات.
revindication
دلیل یا عملی که به موجب آن حقوق یا امتیازاتی بازپس‌گیری می‌شود.
reviolate
دوباره نقض کردن، به معنای شکستن قوانین یا توافقاتی که قبلاً عمل شده است.
reviolated
دوباره نقض شدن، به معنای نقض مجدد یک قانون یا حق است.
reviolating
نقض مجدد، به معنای اقدام به نقض قوانین یا حقوقی که قبلاً نقض شده‌اند.
reviolation
نقض مجدد، به عمل نقض دوباره قوانین یا حقوق اشاره دارد.
revirado
حالت خستگی یا فرسودگی بعد از یک دوره فشار یا استرس.
revirescence
بازگشت به زندگی یا رشد مجدد گیاهان پس از خواب زمستانی یا شرایط سخت.
revirescent
حالت بازگشت به زندگی، به ویژه در گیاهان و طبیعت.
revisable
قابل ویرایش، به معنای اینکه می‌توان تغییراتی در آن ایجاد کرد یا به‌روزرسانی کرد.
revisableness
قابل ویرایش بودن، ویژگی‌ای برای توضیح خط مشی یا سندی که می‌تواند اصلاح شود.
revisal
ویرایش، اصلاح یا به‌روزرسانی، به ویژه در زمینه متون یا مستندات.
revisals
ویرایش‌ها، اشاره به چندین مورد ویرایش یا اصلاح در مستندات یا متون.
revisee
ویرایش‌شده، به شخص یا متنی اشاره دارد که در حال ویرایش یا اصلاح است.
reviser
ویرایشگر، به شخصی که متنی را برای ویرایش و اصلاح بررسی می‌کند اشاره دارد.
revisers
بازنگر، فردی است که مدارک یا متون را برای ویرایش و بهبود کیفیت بررسی می‌کند.
revisership
سمت سرپرستی بازنگری، موقعیتی که در آن فرد مسئول بازنگری و ویرایش متون می‌باشد.