rootedly
به طور جدی و محکم، تاکید بر ریشه و عمق موضوع ارائه شده.
rootery
محلی برای نگهداری و پرورش گیاهان و ریشه‌های آنها.
rootfast
ریشه‌چسب به گیاهی گفته می‌شود که ریشه‌های آن به‌خوبی در خاک قرار گرفته و از خطر افتادن محافظت می‌کند.
rootfastness
ریشه‌چسب بودن به خاصیت یا کیفیت ریشه‌چسب یک گیاه اشاره دارد که آن را در برابر شرایط محیطی مقاوم می‌کند.
roothold
پایه ریشه‌ای به نقطه‌ای اطلاق می‌شود که ریشه‌های گیاه یا موجودات دیگر بتوانند به آن چنگ بزنند و ثبات ایجاد کنند.
rootholds
پایه‌های ریشه‌ای به نقاطی گفته می‌شود که ریشه‌های گیاهان و موجودات دیگر می‌توانند در آن‌ها قرار بگیرند و از سقوط جلوگیری کنند.
rooti
روتی به نوعی نان مسطح و نرم در برخی از فرهنگ‌ها گفته می‌شود که معمولاً به همراه غذا سرو می‌شود.
rooty
ریشه‌دار به موقعیتی اشاره دارد که در آن ریشه‌های گیاهان به‌وفور در خاک وجود دارد.
rootier
ریشه‌دارتر، به معنای داشتن ریشه‌های بیشتر و قوی‌تر در یک گیاه یا درخت.
rootiest
ریشه‌دارترین، به معنای داشتن بیشترین مقدار ریشه یا قوی‌ترین ریشه.
rootiness
ریشه‌داری، به کیفیت یا حالت داشتن ریشه‌های قوی اشاره دارد.
rootlessness
بی‌ریشه‌گی، به عدم داشتن ریشه یا مبنای مطمئن اشاره دارد.
rootlet
ریشه‌کچه، به ریشه‌ای کوچک‌تر از ریشه اصلی اطلاق می‌شود که به گیاه در جذب مواد کمک می‌کند.
rootlets
ریشه‌کچه‌ها، جمع ریشه‌کچه‌ها، به مجموعه‌ای از ریشه‌های کوچک اطلاق می‌شود.
rootlike
شبیه ریشه، به ساختاری اطلاق می‌شود که ویژگی‌های مشابه ریشه را داراست.
rootstalk
قسمتی از گیاه که به ریشه متصل است و معمولاً زیر زمین رشد می‌کند.
rootwalt
یکی از اجزای گیاه که نقش مهمی در وصل کردن ریشه و ساقه دارد.
rootward
به سمت ریشه، به سمتی گفته می‌شود که به ریشه‌ها اشاره دارد.
rootwise
از نظر ریشه، به طرز سالم بودن یا وضعیت ریشه‌های یک گیاه اشاره دارد.
roove
آماده‌سازی زمین برای کاشت یا زراعت.
rooved
سقفی که بر روی یک ساختمان قرار می‌گیرد و معمولاً برای حفاظت در برابر بارش و دیگر عوامل جوی استفاده می‌شود.
rooving
عمل قرار دادن سقف بر روی یک بنا، معمولاً به مراحل مختلفی نیاز دارد.
ropand
نوعی بند و یا طناب که معمولاً برای بسته‌بندی و نگه‌داری اشیاء به‌کار می‌رود.
ropani
نوعی مواد قوی و محکم برای تعمیر و نگه‌داری ساختارها.
ropeband
نوار یا بند محکم و مقاوم که معمولاً برای بسته‌بندی و نگهداری استفاده می‌شود.
ropebark
گونه‌ای درخت که الیاف آن برای تهیه طناب و مواد مشابه به کار می‌رود.
ropedance
رقص با طناب، حرکتی نمایشی و موزون است که در آن فرد یا افرادی با استفاده از طناب رقص می‌کنند.
ropedancer
رقاص طناب، فردی است که در اجرای حرکات نمایشی با طناب مهارت دارد و معمولاً در نمایش‌های سیرک یا جشنواره‌ها فعالیت می‌کند.
ropedancing
رقص با طناب، هنر یا فعالیتی است که در آن فرد حرکات موزون را با استفاده از طناب اجرا می‌کند.
ropelayer
تنظیم کننده طناب، فردی است که طناب‌ها را برای اجراها یا فعالیت‌های مختلف در مکان‌های مشخص می‌کند.
ropelaying
تنظیم طناب، اقدام به قرار دادن طناب‌ها برای استفاده در نمایش‌ها یا فعالیت‌های خاص است.
ropelike
شبیه به طناب، صفتی است برای توصیف حرکات، اشیاء یا شرایطی که به صورت باریک و انعطاف پذیر مشابه طناب حرکت می‌کنند یا ظاهر می‌شوند.
ropemaker
رابری شخصی است که طناب‌سازی می‌کند و طناب‌ها را برای اهداف مختلف تولید می‌کند.
ropemaking
فرآیند ساخت طناب، شامل تکنیک‌ها و مهارت‌های ویژه است که معمولاً به صورت دستی انجام می‌شود.
ropeman
رابری مردی است که طناب می‌سازد و این شغل به مهارت نیاز دارد.
ropemen
رابران افرادی هستند که به تولید طناب و کارهای مرتبط آن می‌پردازند.
ropery
محل، کارگاه یا فروشگاهی که در آن طناب‌ها ساخته یا فروخته می‌شوند.
roperies
مکان‌هایی که در آن‌ها طناب‌های مختلف ساخته می‌شوند و چندین کارگاه ممکن است وجود داشته باشد.
roperipe
روپرایپ، نوعی طناب یا وسیله‌ای است که برای ایمن‌سازی و بستن بارها به کار می‌رود.
ropesmith
طناب‌ساز، کسی که طناب‌ها را می‌سازد و بهینه می‌کند.