rubensian
سبک هنری مرتبط با آثار روبنس که ویژگیهای خاص خود را دارد.
rubeolar
مرتبط با عفونتهای ناشی از ویروس روبلا.
rubeolas
نوعی عفونت ویروسی که از طریق تماس با فرد مبتلا منتقل میشود.
rubeoloid
روبهولید، واژهای است که به نوعی جوش یا خارش با ویژگیهای خاص اشاره دارد که به سرخک شبیه است.
ruberythric
روبریتری، به رنگدانهای اشاره دارد که رنگهای خاص قرمز و ارغوانی دارد.
ruberythrinic
روبریترینیک، به ترکیباتی اطلاق میشود که در مطالعات دارویی و پزشکی اهمیت دارند.
rubescence
رنگپریدگی، به تغییر رنگ در گیاهان به ویژه در فصل پاییز اشاره دارد.
rubia
روبیا، یک جنس از گیاهان است که به دلیل استفاده در رنگرزی مشهور است.
rubiaceae
رابیاسه، خانوادهای از گیاهان است که ویژگیهای خاصی دارند و شامل قهوه و سایر گیاهان است.
rubiaceous
خانوادهای از گیاهان که شامل برخی از گیاهان گلدار است و معمولاً در مناطق گرمسیری یافت میشود.
rubiacin
ترکیب طبیعی که از گیاهان خاصی استخراج میشود و به طور بالقوه دارای خواص دارویی است.
rubiales
گروهی از گیاهان گلدار که به طور خاص در اکوسیستمهای مختلف نقش دارند.
rubian
رنگهایی که به نوعی از سایههای خاص اشاره دارد و ممکن است در هنر و طراحی مورد استفاده قرار گیرد.
rubianic
ترکیبات یا عناصر خاصی که به گروهی از مواد شیمیایی مربوط میشوند و ممکن است در کشاورزی کاربرد داشته باشند.
rubiate
ترکیبات شیمیایی که در تولید رنگدانهها و رنگهای مختلف کاربرد دارند.
rubiator
رابیاتور، ابزاری است که برای رنگآمیزی و اضافه کردن رنگ به مواد مختلف به کار میرود.
rubible
رابیبل، متن یا کتابیست که مراجع تاریخی، علمی یا تخصصی را در بر میگیرد.
rubican
رابیکان، نوعی ظرف یا نگهدارنده است که برای شرایط خاص طراحی شده است.
rubicelle
رابیسل، نوعی گیاه یا موجود زنده که به خاطر زیبایی یا درخشندگیاش شناخته شده است.
rubicola
رابیکولا، اصطلاحی که به موجودات یا گیاهانی اشاره دارد که در محیطهای خاص زندگی میکنند.
rubicundity
رابیکنیتی، اشاره به رنگ قرمز یا صورتی در پوست یا چهره دارد که معمولاً نشاندهنده سلامتی میباشد.
rubidic
روبیدیک، صفتی که به خواص و ویژگیهای عنصر شیمیایی روبیدیم مربوط میشود.
rubidine
روبیدین، ترکیبی شیمیایی که از عنصر روبیدیم استخراج میشود.
rubidiums
روبیدیمها، جمع برای عنصر شیمیایی روبیدیم.
rubied
روبید شده، توصیف کننده چیزی است که با رنگ قرمز یا ویژگیهای مشابه آراسته شده باشد.
rubier
روبیدتر، مقایسهای برای توصیف سنگها یا اشیاء با رنگ قرمز قویتر.
rubiest
روبیدترین، برترین درجه و شدت رنگ قرمز، استفاده شده برای بیان ویژگیهای شدیدتر.
rubify
مالش دادن به سطح برای ایجاد نرمی یا تغییر در بافت آن.
rubific
به ویژگیها و خصوصیاتی گفته میشود که باعث مالش یا نرم شدن میشوند.
rubiginose
به حالتی اشاره دارد که کف یا سطحی به خاطر مالش و ساییدگی تغییر ظاهر داده است.
rubigo
حالت زنگزدگی یا تغییر رنگی که در اثر مالش بر روی فلزات ایجاد میشود.
rubigos
روبیگوس، گیاهی است با کاربردهای پزشکی و درمانی که در برخی از فرهنگها به عنوان دارو استفاده میشود.
rubying
تاباندن، فرایند براق کردن و زیباسازی جواهرات و سنگهای قیمتی است.
rubijervine
روبیژرین، ترکیبی شیمیایی است که از گیاهان خاص به دست میآید و کاربردهای متعددی دارد.
rubylike
شبیه یاقوت، توصیفی است برای ویژگیهای بصری یا رنگی که به رنگ یا ظاهر یاقوت شباهت دارد.
rubin
یاقوت، سنگ قیمتی قرمز رنگی است که در جواهرسازی و به عنوان نماد ثروت و قدرت استفاده میشود.
rubine
روبین، رنگی است که به عنوان سایهای از قرمز شناخته میشود و معمولاً با احساسات قوی و عشق مرتبط است.
rubineous
رنگی که به قرمز یا یاقوتی تعلق دارد.