semidestructive
نیمه تخریب کننده به روش‌های آزمایشی اطلاق می‌شود که باعث آسیب جزئی ولی قابل بازیافت به مواد می‌شوند.
semidetachment
نیمه جدایی به حالتی اطلاق می‌شود که یک شی جزئی از دیگری جدا شده ولی هنوز به طور کامل تعلق دارد.
semideterministic
نیمه تعیین کننده به مدل‌هایی اطلاق می‌شود که شامل عوامل تصادفی در کنار الگوهای ثابت هستند.
semideveloped
نیمه‌توسعه‌یافته به منطقه یا کشوری اطلاق می‌شود که در حال پیشرفت است و برخی از ویژگی‌های جامعه توسعه‌یافته و برخی دیگر از ویژگی‌های کشورهای در حال توسعه را دارد.
semidiagrammatic
نیمه‌نموداری به حالتی اطلاق می‌شود که در آن اطلاعات به صورت نمودار ارائه می‌شود، اما به طور کامل دقیق نیست.
semidiapason
نیمه‌دیاپازون به فاصله‌ای در موسیقی اشاره دارد که به اندازه‌ای کوچک‌تر از دیاپازون کامل است.
semidiapente
نیمه‌دیاپنت به فاصله‌ای در موسیقی اشاره دارد که نوعی نت ‌غیر کامل ایجاد می‌کند.
semidiaphaneity
نیمه‌شفافیت به حالتی از ماده اشاره دارد که به طور جزئی نور را عبور می‌دهد.
semidiaphanous
نیمه‌شفاف به ویژگی پارچه یا ماده‌ای اشاره دارد که به طور جزئی قابل دید است.
semidiaphanously
به طور نیمه شفاف، حالتی از شفافیت که به صورت کامل نیست.
semidiaphanousness
حالت یا کیفیت نیمه شفاف.
semidiatessaron
فاصله‌ای خاص در موسیقی که بین دو نت مشخص قرار دارد.
semidictatorial
حالت یا ویژگی دیکتاتوری که به صورت کامل نیست.
semidictatorially
به طور نیمه دیکتاتوری، با ویژگی‌های سلطه و کنترل محدود.
semidictatorialness
حالت یا کیفیت نیمه دیکتاتوری.
semidifference
نیمه تفاوت، به معنای تفاوت جزئی یا ناچیز است که معمولاً در مقایسه بین دو چیز بیان می‌شود.
semidigested
نیمه هضم شده، به حالتی اطلاق می‌شود که غذا به طور کامل هضم نشده اما آثار هضم در آن قابل مشاهده است.
semidigitigrade
نیمه دیجیتاگراد به ویژگی جانورانی اطلاق می‌شود که بیشتر وزن بدنشان بر روی انگشتان پا متمرکز است.
semidigression
نیمه انحراف، به اشاره یا حرکت به موضوعی جانبی اطلاق می‌شود که به طور کامل مرتبط نیست اما هنوز مرتبط به موضوع اصلی است.
semidilapidation
نیمه ویرانی، به حالتی اطلاق می‌شود که یک بنا یا شیء به حالت خرابی جزئی رسیده است.
semidine
سمدین، نوعی دارو که برای درمان شرایط خاص به کار می‌رود.
semidiness
نیمه‌تنیدگی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن چیزی نه به طور کامل سفت است و نه کاملاً نرم.
semidirect
محصولی در ریاضیات که شامل ترکیب دو گروه با حفظ ساختار خاص آن‌ها است.
semidirectness
وضعیتی که در آن چیزی به طور غیرمستقیم بیان می‌شود، اما همچنان به وضوح قابل درک است.
semidisabled
نیمه‌ناتوان به افرادی اطلاق می‌شود که دارای برخی محدودیت‌ها در توانایی‌های جسمی یا حرکتی هستند.
semidisk
شکلی که شبیه به یک دیسک است اما فقط نیمه آن دیده می‌شود.
semiditone
فاصله‌ای در موسیقی که از یک تمام‌تن کمتر است و به‌ویژه در نوت‌نویسی کاربرد دارد.
semidiurnal
نیم روزی، به توالی یا متناوبی اشاره دارد که در آن یک رویداد یا پدیده دو بار در یک روز اتفاق می‌افتد.
semidivided
نیم‌تقسیم شده، به حالتی اطلاق می‌شود که چیزی به صورت جزئی تقسیم یا جدا شده باشد.
semidivine
نیمه‌الهی، به موجوداتی یا صفاتی اطلاق می‌شود که ترکیبی از ویژگی‌های انسانی و الهی دارند.
semidivision
نیم‌تقسیم، به تقسیم یا جداسازی ناقص یا جزئی چیزی اطلاق می‌شود.
semidivisive
نیمه‌تقسیم‌کننده، به ویژگی یا حالتی اطلاق می‌شود که موجب تقسیم یا جدایی می‌شود به گونه‌ای که کامل نیست.
semidivisively
به شکلی نیمه‌تقسیم‌کننده، به طرز تقسیم یا جدایی جزئی اشاره دارد.
semidivisiveness
نیمه‌دو‌دستگی، حالتی است که در آن افراد یا گروه‌ها به دو بخش تقسیم می‌شوند، ولی هیچ یک از بخش‌ها بر دیگری برتری ندارند.
semidodecagon
نیمه‌دودکان، چندضلعی است که دارای دوازده ضلع می‌باشد.
semidole
نیمه‌دوئل نوعی دسر است که با ترکیبی خاص از مواد اولیه تهیه می‌شود.
semidome
نیمه‌گنبد، یک ساختار معماری نیم‌دایره‌ای است که معمولاً بالای یک فضا قرار دارد.
semidomed
نیمه‌گنبدی به ساختارهایی گفته می‌شود که به شکل نیم‌دایره‌ای طراحی شده‌اند.
semidomes
نیمه‌گنبدها، ساختارهایی معماری هستند که به شکل نیم‌دایره‌ای طراحی شده و در شیوه‌های مختلف ساختمانی استفاده می‌شوند.
semidomestic
نیمه‌خانگی به حیواناتی اطلاق می‌شود که به صورت جزئی با انسان‌ها زندگی می‌کنند و در عین حال بعضی ویژگی‌های حیات وحش را حفظ می‌کنند.