shadowfoot
شخصی که به آرامی و به طور ناشناخته حرکت میکند.
shadowgram
فنی در هنر که از نواحی روشن و تاریک برای ایجاد تصویر استفاده میکند.
shadowgraphy
سایهنگاری، هنر یا علمی است که در آن تصاویر با استفاده از نور و سایهها ساخته میشود.
shadowgraphic
سایهنگاری، تکنیکی است که در آن با استفاده از سایهها تصاویر خاصی تولید میشود.
shadowily
سایهوار، به طرز مبهم یا غیرشفاف به چیزی اشاره میکند.
shadowiness
سایگی، خاصیت یا وضعیت بودن در سایه یا تاریکی.
shadowist
سایهنگار به کسی اطلاق میشود که با سایهها و بازی نور و تاریکی در هنر، ادبیات یا سایر زمینهها کار میکند.
shadowless
بدون سایه، به محیطی اطلاق میشود که سایهای وجود ندارد، معمولاً در نور شدید.
shadowlessness
وضعیتی که در آن هیچ سایهای وجود ندارد، معمولاً به خاطر نور بسیار شدید.
shadowly
سایهوار به وضعیتی اطلاق میشود که مرتبط با سایهها یا احساسات تاریک است.
shadowlike
مشابه سایه، به حالتی گفته میشود که شبیه سایهها به نظر میرسد.
shadrach
شادرک یکی از شخصیتهای کتاب مقدس است که به همراه دوستانش در آتش سوزان نجات مییابد.
shadrachs
شدرخها، یکی از شخصیتهای برجسته در متون مذهبی، معمولاً به موضوع ایمان و مقاومت اشاره دارند.
shaduf
شَدوف، ابزاری برای آبیاری، که از آن برای جابهجایی و استخراج آب استفاده میشود.
shadufs
شَدوفها، نسخههای مختلف ابزار آبیاری باستانی که با استفاده از آنها آب را از منابع مختلف به زمینهای کشاورزی منتقل میکنند.
shaffle
شَفل، سیستمی برای سازماندهی و مدیریت مواد و منابع به صورت منظم و کارآمد.
shafii
شافعی، یکی از چهار مذهب اصلی در فقه اسلامی که بر استدلال و تفسیر متونی خاص تأکید دارد.
shafiite
شافعی، به پیروان مذهب شافعی اطلاق میشود که اصول فقهی خاص خود را دارند.
shaftfoot
پای شفت به قسمت پایینی یا انتهایی شفت اشاره دارد که ممکن است در ابزارآلات و ماشینآلات استفاده شود.
shafty
شفتی به معنای داشتن ویژگیها یا اشکالی شبیه به شفت است.
shaftless
بدون شفت؛ اشاره به طراحیها یا محصولاتی که از شفت استفاده نمیکنند.
shaftlike
شفتگونه؛ به ویژگیهایی اشاره دارد که به شکل یا فرم شفت شباهت دارند.
shaftman
شفتکار به فردی اطلاق میشود که در ساخت یا نصب شفتها تخصص دارد.
shaftment
مدت زمان مرتبط با شفت، به ویژه در پروژههای مهندسی یا ساختمانی.
shaftsman
شافتسمان به فردی اطلاق میشود که در کار با تیرکها و شافتها تخصص دارد و معمولاً در صنعت چوب یا ساخت و ساز مشغول به کار است.
shaftway
شافتوی به فضایی اشاره دارد که برای عبور شافتها یا دیگر اجزای تأسیسات طراحی شده است.
shaganappi
شاغناپی نام یک گیاه نادر است که معمولاً در مناطق خاصی یافت میشود و خواص دارویی خوبی دارد.
shaganappy
شاغناپی نام یک گل زیبا است که در بهار میروید و به خاطر رنگهای زندهاش معروف است.
shagbag
شگ باگ به کیسهای اطلاق میشود که معمولاً برای حمل ابزار و لوازم استفاده میشود.
shagbark
شگبارک به نوعی درخت اطلاق میشود که پوست آن به صورت لایهلایه میریزد و ظاهری خاص میدهد.
shagbarks
شگ بُر، درختی از خانواده گردو که درختان آن معمولاً دارای پوستی نازک و شگافدار هستند.
shagbush
شگ بُش، نوعی بوته با پوست شگافدار که در مناطق گرم و آفتابی رشد میکند.
shaggedness
شگافداری، حالتی از مو یا بافتی که به طرز نامنظمی آرایش شده و میتواند سبک خاصی را ایجاد کند.
shaggily
به طور شگافدار، به حالتی اشاره دارد که در آن چیزها با نامنظمی آرایش شده باشند.
shaggymane
شگافدار، نوعی قارچ با کلاهکی که در زیر آن فلسهای شگافدار دارد.
shagginess
شگافداری، حالتی که در آن سطحی یا بافتی ناهموار و نامنظم باشد.
shagia
شگار، نوعی از گیاهان که معمولاً در مناطق گرمسیری رشد میکند و به خاطر رنگهای زیبا و زندهاش شناخته میشود.
shaglet
شگلِت، گونهای از موجودات کوچک و پشمالو که معمولاً به عنوان اسباب بازیها یا عروسکها استفاده میشود.